کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شیون
/šivan/
معنی
گریه و ناله و زاری در هنگام مصیبت؛ نوحه؛ فغان و فریاد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
افغان، جیغ، دادوبیداد، زاری، ضجه، فریاد، فغان، ناله، ندبه
فعل
بن گذشته: شیون کرد
بن حال: شیون کن
دیکشنری
agony, squall
-
جستوجوی دقیق
-
شیون
واژگان مترادف و متضاد
افغان، جیغ، دادوبیداد، زاری، ضجه، فریاد، فغان، ناله، ندبه
-
شیون
فرهنگ فارسی معین
(وَ) [ په . ] (اِ.) ناله و زاری .
-
شیون
لغتنامه دهخدا
شیون . [ ش ُ ] (ع اِ) ج ِ شان . (غیاث ). || ج ِ شَیْن ، به معنی زشتی و عیب . (غیاث ).
-
شیون
لغتنامه دهخدا
شیون .[ شی وَ ] (اِ) نوحه و ناله و ماتم . (غیاث ) (از آنندراج ). زاری و ناله و افغان و فریاد که در مصیبت و محنت برآرند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری ) (از برهان ). عزا. ماتم . ندبه . ضجه . نوحه . آه و ناله . گریه ٔ جمعی به آواز بلند بر مصیبتی . ...
-
شیون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [پهلوی: šēvan] šivan گریه و ناله و زاری در هنگام مصیبت؛ نوحه؛ فغان و فریاد.
-
واژههای مشابه
-
شیون انگیختن
لغتنامه دهخدا
شیون انگیختن . [ شی وَ اَ ت َ ] (مص مرکب ) فریاد و زاری کردن . آوا سر دادن : چون سگی کو گله به گرگ سپردشیون انگیخت با شبانه ٔ کرد.نظامی .
-
شیون کردن
لغتنامه دهخدا
شیون کردن . [ شی وَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ناله و افغان کردن . گریه و زاری نمودن . (یادداشت مؤلف ) : ز بس کو همی شیون و ناله کردهمه خلق را چشم پرژاله کرد. فردوسی .که من بر دل پاک شیون کنم به آید که از دشمنان زن کنم . فردوسی .پشوتن چنین گفت با مادرش که ...
-
شیون کردن
دیکشنری فارسی به عربی
عويل
-
شیون انگیز
واژهنامه آزاد
کاری که صدای مردم را دربیاورد و ناله و فغان را بر انگیزد . نظامی هفت پیکر
-
شیون و شین
فرهنگ فارسی معین
(وَ نُ) (ص مر.) ناله و زاری و ندبه با صدای بسیار بلند.
-
شور و شیون
لغتنامه دهخدا
شور و شیون . [ رُ شی وَ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) بانگ و فغان . آه و فغان .
-
ناله و شیون کردن
دیکشنری فارسی به عربی
عويل
-
افغان و شیون
فرهنگ گنجواژه
فغان و گریه و زاری.
-
شار و شیون
فرهنگ گنجواژه
گریه و زاری. شار و شیون کردن.