کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیواندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شیواندن
لغتنامه دهخدا
شیواندن . [ شی دَ ] (مص )شیوانیدن . آمیختن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شیوانیدن شود. || شیار کردن . (یادداشت مؤلف ).- برشیواندن ؛ شیار کردن . شخم زدن . (یادداشت مؤلف ) : گفت این گندم بر زمین بیفشان وزمین برشیوان و دانه به خاک بپوشان . (تفسیر ابوالف...
-
جستوجو در متن
-
شیوانیدن
لغتنامه دهخدا
شیوانیدن . [ شی دَ ] (مص ) شیواندن . آمیختن و مخلوط کردن و بر هم زدن . || خمیر کردن و آمیختن آرد گندم و جز آن رادر آب . || رزانیدن . (ناظم الاطباء) (از برهان ) (از آنندراج ). رجوع به شیوان و شیوانیدن شود.