کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیلان کشی کشان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شیلان کشیدن
لغتنامه دهخدا
شیلان کشیدن . [ ک َ / ک ِ دَ] (مص مرکب ) اطعمه ٔ فراوان فراهم کردن دعوت عده ٔ کثیر یا عام را. عده ٔ کثیری را اطعام کردن . (یادداشت مؤلف ). گستردن سفره ٔ طعام . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). تکلف بسیار در مهمانی کردن . به مناسبت امور خیری از قب...
-
شیلان آباد
لغتنامه دهخدا
شیلان آباد. (اِخ ) دهی است از بخش بوکان شهرستان مهاباد. سکنه ٔ آن 222 تن . آب از سیمین رود. صنایعدستی جاجیم بافی . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
شیلان آباد
لغتنامه دهخدا
شیلان آباد. (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ بوکان شهرستان مهاباد. سکنه ٔ آن 230 تن . آب از چشمه . صنایعدستی جاجیم بافی . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
شیلان در
لغتنامه دهخدا
شیلان در. [ دَ ] (اِخ ) دهی است از بخش اسدآباد شهرستان همدان . سکنه ٔ آن 186 تن . آب از قنات و رودخانه ٔ محلی . صنایع دستی قالی و جاجیم بافی . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
واژههای همآوا
-
شیلان،() کشی،() کشان
لهجه و گویش تهرانی
ولیمه،سور اسمگذاری و یا کسب جواز