کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیقة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شیقة
لغتنامه دهخدا
شیقة. [ ق َ ] (ع اِ) مرغی است آبی . (منتهی الارب ). مرغ آبی . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || واحد شیق است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). یکی شیق . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
واژههای مشابه
-
شِیقه
لهجه و گویش بختیاری
šeyqa شقیقه، گیجگاه.