کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شیفتن
/šiftan/
معنی
۱. آشفته شدن.
۲. آشفته و سرگشته شدن از عشق.
۳. دلباخته شدن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
attract, besot, captivate, draw, fascinate, infatuate
-
جستوجوی دقیق
-
شیفتن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ په . ] (مص ل .) 1 - دلباخته شدن ، عاشق شدن .2 - آشفته شدن . 3 - حیران شدن .
-
شیفتن
لغتنامه دهخدا
شیفتن . [ ت َ ] (مص ) دیوانه شدن و آشفته و سرگشته شدن . (ناظم الاطباء) : شیفتم چون خری که جو بیندیا چو صرعی که ماه نو بیند. نظامی .شیفتن خاک سیاست نمودحلقه ٔ زنجیر فلک را بسود. نظامی . || عاشق شدن . (آنندراج ) (یادداشت مؤلف ). عشق . شیفته شدن . مفتو...
-
شیفتن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [پهلوی: iftanš] [قدیمی] šiftan ۱. آشفته شدن.۲. آشفته و سرگشته شدن از عشق.۳. دلباخته شدن.
-
شیفتن
دیکشنری فارسی به عربی
اسحر , اغراء , افتن , سحر , سر , هريسة
-
جستوجو در متن
-
شیبیدن
واژهنامه آزاد
شیفتن.
-
fall in love
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عاشق شدن، شیفتن
-
enamor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مروارید، شیفته کردن، شیفتن
-
enamors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزه ها، شیفته کردن، شیفتن
-
سر
دیکشنری عربی به فارسی
شيفتن , فريفتن , اسير کردن
-
enamored
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیفته، شیفته کردن، شیفتن
-
enamour
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مورچه، شیفته کردن، شیفتن
-
enamouring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مودم، شیفته کردن، شیفتن
-
enamours
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماورا، شیفته کردن، شیفتن
-
مسحور کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. جادو کردن، سحر کردن ۲. مجذوب کردن، شیفته کردن، شیفتن