کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیطره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شیطره
/šitare/
معنی
= شاهتره
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شیطره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: شاهتره] (زیستشناسی) [قدیمی] šitare = شاهتره
-
واژههای مشابه
-
شیطرة
لغتنامه دهخدا
شیطرة. [ ش َ طَ رَ ] (معرب ، اِ) شاه تره . (ناظم الاطباء). رجوع به شاه تره شود.
-
شیطرة
لغتنامه دهخدا
شیطرة. [ طَ رَ ] (ع مص ) گماشته شدن . (المصادر زوزنی ).
-
واژههای همآوا
-
شیتره
لغتنامه دهخدا
شیتره . [ ش َ ت َ رَ / رِ ] (اِ) دوایی است که آنرا بیونانی سرخیوس و لبذیون خوانند، و معرب آن شیطرج است و به عربی مسواک الراعی خوانند. (برهان ). شیترک . شاهتره . شیطرج . رجوع به شاهتره و شیطرج شود.