کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیطان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بند شیطان
دیکشنری فارسی به عربی
خيط رقيق
-
شیطان بزرگ
واژهنامه آزاد
شیطان بُزُرگ؛ آمریکا. تعبیر دو کلمه ای که بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف) دربارۀ ایالات متحده آمریکا به کار برد.
-
شیطان بن زهیر
لغتنامه دهخدا
شیطان بن زهیر. [ ش َ ن ُ ن ُ زُ هََ ] (اِخ ) ابن کلاب بن ربیعة. جدی جاهلی است . اولاد او بطنی از حنظله ، از تمیم ، از عدنانیه هستند. و ابن حزم گفته ایشان قبیله ای هستند در کوفه و مسجدی بدیشان منصوب است . (از الاعلام زرکلی ).
-
شید و شیطان
فرهنگ گنجواژه
حیله گر.
-
خر شیطان ،از ()پیاده شدن
لهجه و گویش تهرانی
حالت گمراهی و لجبازی ،دست از لجاجت برداشتن
-
واژههای همآوا
-
شیتان
لغتنامه دهخدا
شیتان .[ ش َ ] (ع اِ) گروه اندک از ملخ و جز آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
بومره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی: ابومرَة] [قدیمی، مجاز] bumorre ابلیس؛ شیطان؛ کنیۀ شیطان.
-
sand devil's claw
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پنجه شیطان شیطان
-
impish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلخ، شیطان صفت، شیطان، جنمانند، جن خو
-
shaytan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیطان
-
she-devil
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیطان
-
devilized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیطان
-
devilize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیطان
-
ابليس
دیکشنری عربی به فارسی
شيطان