کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیشکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شیشکی
/šišaki/
معنی
صدایی شبیه صدای باد شکم که برای مسخره کردن کسی از دهان ایجاد میکنند.
〈 شیشکی بستن: (مصدر لازم) [عامیانه] صدای مخصوص از دهن درآوردن و کسی را مسخره کردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
boo, catcall, ridicule
-
جستوجوی دقیق
-
شیشکی
فرهنگ فارسی معین
(شَ) (اِ.) (عا.) صدایی است که برای مسخره کردن کسی از دهن برآورند.
-
شیشکی
لغتنامه دهخدا
شیشکی . [ شی ش َ ] (اِ) عفط. آوازی چون آواز تیز که از میان دو لب فراهم کرده برآورند، تخفیف گفتار یا کردار کسی را. به عنوان مسخره و تحقیر کسی صدای تیز از دهان برآوردن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شیشکی بستن و شیشکی انداختن شود.
-
شیشکی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عامیانه] šišaki صدایی شبیه صدای باد شکم که برای مسخره کردن کسی از دهان ایجاد میکنند.〈 شیشکی بستن: (مصدر لازم) [عامیانه] صدای مخصوص از دهن درآوردن و کسی را مسخره کردن.
-
شیشکی
لهجه و گویش تهرانی
صدای ناهنجار با دهان درآوردن برای تمسخر
-
واژههای مشابه
-
شیشکی انداختن
لغتنامه دهخدا
شیشکی انداختن . [ شی ش َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) شیشکی بستن . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به شیشکی بستن شود.
-
شیشکی بستن
لغتنامه دهخدا
شیشکی بستن . [ شی ش َ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) اضراط. یعنی به دهان حکایت صوت ضراط کردن و بدان فسوس کردن و خوار شمردن کسی را. با دهان آوازی چون تیز برآوردن ، و بیشتر برای تحقیر کسی کنند. (یادداشت مؤلف ). صدایی شبیه به ضرطه منتها بسیار شدید از دهان برآورد...
-
شیشکی بند
لغتنامه دهخدا
شیشکی بند. [ شی ش َ ب َ ] (نف مرکب ) آنکه کسی را شیشکی ببندد. آنکه تحقیر و استهزاء کسی را آواز تیز از دهان برآرد. || (حامص مرکب ) به معنی شیشه بند کردن است .(از آنندراج ). رجوع به شیشه بند و شیشکی بستن شود.
-
شیشکی/بستن/در کردن
لهجه و گویش تهرانی
صدای ناهنجار با دهان در آوردن
-
جستوجو در متن
-
حرفِ پیش،حرف پیشکی
لهجه و گویش تهرانی
موضوعی را قبل از انجام گفتن :() مایه شیشکی
-
شیشه بند
لغتنامه دهخدا
شیشه بند. [ شی ش َ / ش ِ ب َ ] (نف مرکب ) شیشکی بند. آنکه تحقیر و تمسخر کسی را، از دهان آوازی مخصوص برآورد. (یادداشت مؤلف ) : شیشه بندان ظرافت بهمین می گفتندمحتسب گر گذرد از در میخانه ٔ عشق . صائب تبریزی .رجوع به شیشکی و شیشه بندی شود.
-
شیشه بندی
لغتنامه دهخدا
شیشه بندی . [ شی ش َ / ش ِ ب َ ] (حامص مرکب ) نوعی از صفیر که انگشتان بر دهان نهاده آوازی کنند. (غیاث ). شیشه بند کردن . سر انگشتی در بن ابهام حلقه کردن و انگشتان دیگر را خم دادن و بر دهان گذاشتن و آوازی برآوردن برای خجل ساختن کسی را. (آنندراج ). شیش...
-
حبج
لغتنامه دهخدا
حبج . [ ح َ ] (ع مص ) تیز دادن . || با چوب زدن . چوب زدن . || نمودار گردیدن و ناگهان پیدا شدن . || نزدیک گردیدن . || گوشه گرفتن . || احاطه کردن . || سخت رفتن . || تیز دادن به دهان یا به بغل . شیشکی بستن . رجوع به حباج شود.
-
تضریط
لغتنامه دهخدا
تضریط. [ ت َ ] (ع مص ) بانگ تیز برآوردن از دهن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بانگ گوز از دهان برآوردن . شیشکی بستن . (یادداشت مرحوم دهخدا). ضرطه دادن با دهان . (از اقرب الموارد). || افسوس کردن به کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). استهزاء...