کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیر یا خط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شیر یا خط
/širyāxat/
معنی
نوعی قمار که بهوسیلۀ سکه که در دو طرف آن شکل شیر و خط است صورت میگیرد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
tossup
-
جستوجوی دقیق
-
شیر یا خط
لغتنامه دهخدا
شیر یا خط. [ خ َطط / خ َ ] (اِ مرکب ) قسمی بازی دونفری با پول ، و آن چنانست که یکی از دو نفر سکه ای که بر یک سو نقش شیرو بر سوی دیگر نقش دیگر دارد در دست گیرد و از طرف بپرسد «شیر یا خط؟» طرف بگوید شیر یا بگوید خط، و اوسکه را بزمین زند و یا به هوا پرت...
-
شیر یا خط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] širyāxat نوعی قمار که بهوسیلۀ سکه که در دو طرف آن شکل شیر و خط است صورت میگیرد.
-
واژههای مشابه
-
شیر تو شیر
فرهنگ فارسی معین
(ق مر.) (عا.) هرج و مرج ، بلبشو.
-
شیر به شیر
لهجه و گویش تهرانی
زائیدن پیاپی
-
گوره شیر
لغتنامه دهخدا
گوره شیر. [ گ َرَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان منگور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع در 72 هزارگزی جنوب باختری مهاباد و27 هزارگزی باختر شوسه ٔ مهاباد به سردشت . کوهستانی و سردسیر سالم و سکنه ٔ آن 25 تن و آب آن از رودخانه ٔبادین آباد است . محصول آن غلات ...
-
گیاه شیر
لغتنامه دهخدا
گیاه شیر. (اِ مرکب ) شیره ٔ گیاه . گیاشیر. رجوع به گیاشیر شود.
-
گپ شیر
لغتنامه دهخدا
گپ شیر. [ گ َ ] (اِ مرکب ) شیرخشت . (درختان جنگلی تألیف حبیب اﷲ ثابتی ص 208).
-
جهان شیر
فرهنگ نامها
(تلفظ: jahān šir) (به مجاز) کسی که به دلاوری و جسوری در جهان معروف است .
-
milk ice
یخشیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فراوردهای شبیه به بستنی ولی با چربی شیر کمتر
-
نیک شیر
لغتنامه دهخدا
نیک شیر. (ص مرکب ) پرشیر. بسیار شیرده . که شیر فراوان دهد : ترف عدو ترش نشود زآنکه بخت اوگاوی است نیک شیر ولیکن لگدزن است .انوری .
-
عجب شیر
لغتنامه دهخدا
عجب شیر. [ ع َ ج َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکزی بخش دهستان دیزجرود از شهرستان مراغه ، واقع در 35 هزارگزی شمال باختری مراغه به دهخوارقان . ناحیه ای است کوهستانی . آب و هوای آن معتدل است . 4469 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و چشمه تأمین میشود. محصولات آن کش...
-
عجب شیر
لغتنامه دهخدا
عجب شیر. [ ع َ ج َ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای شهرستان مراغه ، در شمال باختری شهرستان واقع است . از شمال به بخش دهخوارقان ، از جنوب و باختر به دریاچه ٔ ارومیه ، از خاور به بخش مرکزی مراغه محدود است ، بخش مزبور از یک دهستان به نام دیزجرود که از 24 آباد...
-
گپ شیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) gapšir گیاهی که از آن شیرخشت میگیرند.
-
گیاه شیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] giyāhšir = گیاشیر