کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیرینی خوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خرده شیرینی
لغتنامه دهخدا
خرده شیرینی . [ خ ُ دَ / دِ ](اِ مرکب ) قطعات ریزه ٔ شیرینی . چون قطعات سالم نانهای شیرینی را از محلی بمحل دیگر نقل کنند آنچه از قطعات شکسته ٔ شیرینی باقی ماند بنام خرده شیرینی است .
-
شیرینی پزی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) širinipazi شغل و عمل شیرینیپز؛ قنادی؛ شیرینیسازی.
-
شیرینی خوران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) širinixorān رسم شیرینی خوردن و شادی کردن که پس از خواستگاری دختر و پایان گفتگو توافق طرفین در خانۀ عروس صورت میگیرد و نامزدی پسر و دختر اعلام میشود.
-
یکجور شیرینی
دیکشنری فارسی به عربی
مفرقع
-
شیرینی پزی
دیکشنری فارسی به عربی
معجنات
-
نوعی شیرینی
دیکشنری فارسی به عربی
معجون
-
شیرینی فروش
دیکشنری فارسی به عربی
حلواني
-
شیرینی خشک
دیکشنری فارسی به عربی
کوکي
-
baking chocolate
شکلات شیرینیپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] شکلات حاوی پنج تا بیست درصد شکر که در شیرینیپزی کاربرد دارد متـ . شکلات تلخ bitter chocolate, unsweetened chocolate
-
شیرینی پنجره ای
دیکشنری فارسی به عربی
بسکويت رقيق
-
شیرینی معطر با نعناع
دیکشنری فارسی به عربی
نعناع
-
شیرینی بادام دار
دیکشنری فارسی به عربی
حلوي
-
صنعت شیرینی سازی
دیکشنری فارسی به عربی
حلوي
-
نان شیرینی مربایی
دیکشنری فارسی به عربی
فطيرة
-
شهد و شیرینی
فرهنگ گنجواژه
حلاوت.