کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیرخوارگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شیرخوارگاه
/širxārgāh/
معنی
مؤسسهای که در آنجا کودکان شیرخوار را نگهداری میکنند؛ دارالرضاعه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پرورشگاه
دیکشنری
preschool
-
جستوجوی دقیق
-
شیرخوارگاه
واژگان مترادف و متضاد
پرورشگاه
-
شیرخوارگاه
فرهنگ فارسی معین
(خا) (اِمر.) مؤسسه ای که در آن از کودکان شیرخوار و بی سرپرست مراقبت می کنند.
-
شیرخوارگاه
لغتنامه دهخدا
شیرخوارگاه . [ خوا / خا ] (اِ مرکب ) مؤسسه ٔ وابسته به دستگاههای شهرداری یا دولتی یا مؤسسات خیریه که برخی کودکان شیرخوار را در آن نگاهداری می کنند. دارالرضاعه . (از یادداشت مؤلف ).
-
شیرخوارگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) širxārgāh مؤسسهای که در آنجا کودکان شیرخوار را نگهداری میکنند؛ دارالرضاعه.
-
جستوجو در متن
-
پرورشگاه
واژگان مترادف و متضاد
دارالایتام، دارالتربیه، شیرخوارگاه، یتیمخانه
-
دایه خانه
لغتنامه دهخدا
دایه خانه . [ ی َ / ی ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) دارالرضاعة. شیرخوارگاه .
-
دارالرضاعه
لغتنامه دهخدا
دارالرضاعه . [ رُرْ رَ / رِ ع َ ] (ع اِ مرکب ) شیرخوارگاه . (ناظم الاطباء).
-
گاه
لغتنامه دهخدا
گاه . (اِ) عصر. دوره . زمان : و از خلق نخست که را آفرید از گاه آدم تا این زمانه . (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).چنین تا بگاه سکندر رسیدز شاهان هر آنکس که آن تخت دید. فردوسی .باده ای چون گلاب روشن و تلخ مانده در خم ز گاه آدم باز. فرخی .هر شاعری به گاه امیری ب...