کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیربها پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شیربها
/širbahā/
معنی
بهای شیر؛ پول یا چیز دیگر که داماد در وقت ازدواج به پدر و مادر عروس میدهد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شیربها
فرهنگ فارسی معین
(بَ) (اِمر.) پول یا چیز دیگر که داماد در وقت ازدواج به پدر و مادر عروس دهد.
-
شیربها
لغتنامه دهخدا
شیربها. [ ب َ ] (اِ مرکب ) بهای شیر و قیمت شیر. || انعامی که پس از بازگرفتن کودک از شیر به دایه ٔ وی می دهند. (ناظم الاطباء). || مزد دایگی و شیر که به کودک دهند : موسی را به وی [ به مادر موسی ] دادند [ فرعون و زنش ] و اقرار کردند که هر ماهی دویست دین...
-
شیربها
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) širbahā بهای شیر؛ پول یا چیز دیگر که داماد در وقت ازدواج به پدر و مادر عروس میدهد.
-
شیربها
لهجه و گویش تهرانی
وجه نقد یا هدیهای که داماد در عروسی به عروس میدهد.
-
جستوجو در متن
-
هدیه
واژگان مترادف و متضاد
۱. ارمغان، انعام، پیشکش، تحفه، تعارف، خلعت، رهاورد، سوغات، نثار، هبه ۲. شیربها
-
ابریشم بها
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ) (اِمر.) مزد ساز زدن و چنگ زدن (مثل پول چای و شیربها در استعمال امروز).
-
مهریه
لغتنامه دهخدا
مهریه . [ م َ ری ی َ /ی ِ ] (از ع ، اِ) مَهر. کابین . آنچه دهد داماد عروس را برای نکاح . دست پیمان . شیربها. رجوع به مهر شود.
-
صدقه
لغتنامه دهخدا
صدقه . [ ص َ دُ ق َ ] (ع اِ) کابین زن . ج ، صُدقات . (منتهی الارب ). دست پیمان . (منتهی الارب ). کاوین . (مهذب الاسماء) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). کابین . (مهذب الاسماء). صداق . شیربها. مهر.
-
خرج بران
لغتنامه دهخدا
خرج بران . [ خ َ ب ُ ] (اِ مرکب ) مجلسی که کسان داماد بخانه ٔکسان عروس می آیند تا کابین و شیربها و دیگر خرجهای عروسی را معلوم و مقرر کنند. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
باشلق
واژهنامه آزاد
مالی است که شوهر علاوه بر مهر به پدر و مادر یا خویشان دیگر زن می دهد تا موافقت آنان را برای ازدواج جلب کند، شیربها. منبع:دکتر صفایی، دکتر اسدالله امامی، مختصر حقوق خانواده، چاپ سی و نهم زمستان 1393، صفحه 157
-
صداق
لغتنامه دهخدا
صداق . [ ص َ / ص ِ ] (ع اِ) کابین زن . ج ، صُدق . صُدُق . (منتهی الارب ). کابین و مهر زن . (غیاث اللغات ). کاوین .(مهذب الاسماء) (ربنجنی ). مهر. (صراح ). کابین . (دهار) (ربنجنی ). صدقة. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). دست پیمان . (منتهی الارب ). نحلة....
-
بیش بها
لغتنامه دهخدا
بیش بها. [ بی ب َ ] (ص مرکب ) پربها.(یادداشت مؤلف ). مقابل کم بها. ثمین . قیمتی . غالی . پرقیمت . گران بها. (یادداشت مؤلف ) (ناظم الاطباء). مقابل ارزان . مقابل رخیص : ده پاره یاقوت سرخ و ده تخت جامه ٔ بیش بها... نزدیک وی فرستاد. (تاریخ سیستان ). و ...
-
هدیه
لغتنامه دهخدا
هدیه . [ هََ د ی َ / ی ِ ] (از ع ، اِ) تحفه و ارمغان و آنچه به کسی فرستند به رسم تحبیب و بزرگداشت . هَدیَّة : چنان روی دیدند یکسر سپاه که آیند با هدیه نزدیک شاه . فردوسی .چو با هدیه ها راه چین برگرفت زجیحون یکی راه دیگر گرفت . فردوسی .هر سال فرستادی ...
-
مهر
لغتنامه دهخدا
مهر. [ م َ ] (ع اِ) کابین . (دهار). کابین و آن نقد و جنسی باشد که در وقت نکاح بر ذمه ٔ مرد مقرر کنند. (از برهان ) (از غیاث ) (از آنندراج ). صداق ، و آن مال یا نفقه ای است که انتفاع از آن شرعاً جایز باشد و آن را برای زن قراردهند معجلاً یا مؤجلاً. ج ،...