کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیدای کردستانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شیدای کردستانی
لغتنامه دهخدا
شیدای کردستانی . [ ش َ دا ی ِ ک ُ دِ ] (اِخ ) میرزا عبدالباقی . از سلسله ٔ وزیرزادگان کردستان بود و در اواخر حال از غایت استیصال دیوانه گشت و در سال 1244 هَ . ق . درگذشت و دوهزار بیت شعر دارد. (از مجمعالفصحاء ج 2 ص 246).
-
واژههای مشابه
-
شیدای یزدی
لغتنامه دهخدا
شیدای یزدی . [ ش َ دا ی ِ ی َ ] (اِخ ) میرزا ابوالحسن . از فضلا و سادات بود و سودائی حاصل نموده سر بشیدایی برآورد. مؤلف مجمع الفصحاء می افزاید: ملاقاتش روزی نشد ولی از معاصرین بوده است و گاهی شعری میگفته است ، و آنگاه مؤلف مجمع الفصحاء چند بیتی از ...
-
شیدای اصفهانی
لغتنامه دهخدا
شیدای اصفهانی . [ ش َ دا ی ِ اِ ف َ ] (اِخ ) محمدعلی . از خوش طبعان عاشق پیشه ٔ نظرباز و ظریف بود. در شیراز نشو و نما نمود و در آخر حال از کثرت استعمال مواد مخدر غالباً در نعاس بود و از مصاحبان مجلس میرزاحسین وزیر فراهانی . (از مجمع الفصحاء ج 2 ص 249...
-
شیدای زرگر
لغتنامه دهخدا
شیدای زرگر. [ ش َ دا ی ِ زَ گ َ ] (اِخ ) شاعری است و از اشعار اوست :بگرد گلشن رویت دمیده سنبل ترندیده هیچکس اسلام را ز کفر حصارکدام کفر چه اسلام حاش للَّه از آن که دست قدرت یزدان مهیمن جباربگرد سوره ٔ والشمس بهر دفع گزندنوشته آیت واللیل را بخط غبار.(...