کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیخ کرنا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شیخ کرنا
لغتنامه دهخدا
شیخ کرنا. [ ش َ ک َ ] (اِخ ) یکی از دلقکهای عهد ناصرالدین شاه . فوت 1331 هَ . ق . (از فرهنگ فارسی معین ).
-
واژههای مشابه
-
شيخ
دیکشنری عربی به فارسی
بزرگتر , ارشد , ارشد کليسا , شيخ کليسا
-
شَيْخٌ
فرهنگ واژگان قرآن
پير و سالخورده
-
عین شیخ
لغتنامه دهخدا
عین شیخ . [ ع َ ن ِ ش َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان دیلمان بخش سیاهکل دیلمان شهرستان لاهیجان با 282 تن سکنه . آب آن از چشمه های محلی . محصول آن غلات ، بنشن ، پشم ، لبنیات ،گردو و عسل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
-
گزدان شیخ
لغتنامه دهخدا
گزدان شیخ . [ گ ِ ش ِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان اشکنان بخش گاوبندی شهرستان لار، واقع در 66000گزی خاور گاوبندی ، کنار راه فرعی اشکنان به لامرد وهوای آن گرم و دارای 80 تن سکنه است . آب آنجا از چاه و باران تأمین میشود و محصول آن غلات ، خرما و شغل اهالی...
-
گوری شیخ
لغتنامه دهخدا
گوری شیخ . (اِخ ) دهی است از دهستان خمیر بخش مرکزی شهرستان بندرعباس واقع در 74000 گزی شمال باختری بندرعباس ، سر راه فرعی لار به بندرعباس . جلگه و گرمسیر است . سکنه ٔ آن 250 تن است . آب آن از چاه است . محصول آن خرما و غلات و شغل اهالی زراعت وراه آن فر...
-
کوت شیخ
لغتنامه دهخدا
کوت شیخ . [ ش َ / ش ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان رویسی است که در بخش مرکزی شهرستان خرمشهر واقع است و 1500 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
کانی شیخ
لغتنامه دهخدا
کانی شیخ . [ ش ِ ] (اِخ ) نام یکی از پاسگاههای مرزبانی بخش سومار شهرستان قصر شیرین . واقع در هیجده هزارگزی جنوب سومار در کنار مرز ایران و عراق . از چشمه مشروب میشود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
علی شیخ
لغتنامه دهخدا
علی شیخ . [ ع َ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سکمن آباد، بخش حومه ٔ شهرستان خوی واقع در 47هزارگزی شمال باختری خوی ، و 2500گزی شمال راه شوسه ٔ سیه چشمه به خوی . ناحیه ای است دره و سردسیر و سالم . و سکنه ٔ آن 940 تن است . آب آن از رود آقچای و از چشمه ...
-
sheikhdom
شیخنشین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] ← امیرنشین
-
شیخ الشیوخ
فرهنگ فارسی معین
(ش خُ شُُ) [ ع . ] (اِ.) بزرگ و رئیس شیوخ .
-
دیر شیخ
لغتنامه دهخدا
دیر شیخ . [ دَ رِ ش َ ] (اِخ ) همان دیر تل عزاز است و عزازشهر زیبائی از توابع حلب میباشد فاصله ٔ بین این شهرو حلب در حدود 5 فرسخ میباشد. (از معجم البلدان ).
-
ده شیخ
لغتنامه دهخدا
ده شیخ . [ دِه ْ ش َ / ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تراکمه ٔ بخش کنگان شهرستان بوشهر. واقع در 132هزارگزی جنوب خاوری کنگان . سکنه ٔ آن 209 تن . آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
ده شیخ
لغتنامه دهخدا
ده شیخ . [ دِه ْ ش َ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ جاویدی ممسنی فارس . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).