کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیتره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شیتره
لغتنامه دهخدا
شیتره . [ ش َ ت َ رَ / رِ ] (اِ) دوایی است که آنرا بیونانی سرخیوس و لبذیون خوانند، و معرب آن شیطرج است و به عربی مسواک الراعی خوانند. (برهان ). شیترک . شاهتره . شیطرج . رجوع به شاهتره و شیطرج شود.
-
واژههای همآوا
-
شیطره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: شاهتره] (زیستشناسی) [قدیمی] šitare = شاهتره
-
جستوجو در متن
-
شیترک
لغتنامه دهخدا
شیترک . [ ش َ ت َ رَ ] (اِ) شیتره . (برهان ) (ناظم الاطباء). رجوع به شیتره شود.
-
لیذیون
لغتنامه دهخدا
لیذیون . [ ] (معرب ، اِ) به لغت یونانی رستنیی باشد دوائی که آن را شیتره گویند و شیطرج معرب آن است . (برهان ). رجوع به لبیذیون شود.
-
لبیذیون
لغتنامه دهخدا
لبیذیون . [ ل َ ] (معرب ، اِ) به لغت یونانی دوائی است که آن را به فارسی شیتره گویند و معرب آن شیطرج است و به تعریب اشتهار دارد و به عربی عصاب خوانند و درددندان را بغایت نافع است . (برهان ). لبیرون . لبیدون .رجوع به ابن البیطار در شرح کلمه ٔ ذنب الخرو...
-
شاهتره
لغتنامه دهخدا
شاهتره . [ ت َرْ رَ / رِ / ت َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) شیتره . شیطرج . شاهترج .نام سبزه ای است که بغایت سبز و خرم بود و در طعم اوتلخی باشد و در دواها بکار برند خصوصاً جرب را نافعاست . (فرهنگ جهانگیری ) (از برهان قاطع). معرب آن شاهترج . (منتهی الارب ). م...