کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیب پالا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
wedge combustion chamber, wedge-type combustion chamber
محفظۀ احتراق شیبدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] محفظۀ احتراقی که در آن سوپاپها با شیب اندکی نسبت به سطح افق قرار میگیرند
-
dropper kerb
جدول شیبدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای، حملونقل ریلی] جدولی با مقاطع معیار که سطح افقی و فوقانی آن به سمت سطح سوارهرو شیب دارد
-
gravitational yard, gravity yard
تنظیمگاه شیبدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] توقفگاه و تنظیمگاهی که در آن تعدادی از خطوط دارای شیب طبیعی یا مصنوعی است و قطارها را بهکمک نیروی گرانشی در آن جابهجا میکنند
-
slope windstorm
توفان باد شیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادهای خیلی قوی، معمولاً جَستی و گاهی بهصورت باد سخت، که به سوی دامنۀ بادپناه رشتهکوه به پایین میوزد متـ . توفان باد فروشیب downslope windstorm
-
tapered beam
تیر شیبدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] تیری با سطح مقطع متغیر
-
monocline, monoclinal fold, unicline
چین تکشیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چینی که نسبت به افق تنها در یک جهت شیب دارد و بخشی از طاقدیس یا ناودیس نیست
-
plunging fold
چین شیبمحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چینی که خط لولای آن نسبت به افق مایل است
-
plunging inclined fold
چین مایل شیبمحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چین با محور شیبدار و صفحۀ محوری قائم
-
isocline 2, isoclinal fold
چین همشیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چینی که یالهای آن با هم موازی است
-
canted tie plate,canted plate
زینچۀ شیبدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] زینچهای با سطح شیبدار 1 به 20 که برای استقرار زاویهدار ریل به سمت میانتار (centre of the track) آن به کار میرود
-
inclined plane
سطح شیبدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] سطحی که با افق زاویه میسازد
-
dip moveout
برونراند شیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] تغییر در زمان رسیدِ موج بازتابی براثر شیب سطح بازتابنده
-
alternating-gradient synchrotron
سنکروترون با شیب متناوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شتابدهندهای که در آن پروتونها نخست با شتابدهندۀ کوکرافت ـ والتون و سپس با شتابدهندۀ خطی شتاب میگیرند و بعد به حلقۀ اصلی فرستاده میشوند؛ در آنجا تعداد زیادی آهنربا قرار دارد که میدان هریک از آنها شیب شعاعی دارد و جهت شیب نیز در آهنرباه...
-
شیباسکی ترکیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← شیبسُری ترکیبی
-
recoverable slope
شیب برگشتپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] شیبی که قابل عبور است و رانندۀ خودرو میتواند خودرو را به مسیر اصلی بازگرداند