کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیب مرکب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
alpine skiing
شیبسُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] یکی از رشتههای ورزش برفسُری ویژۀ پایین آمدن از تپههای پُرشیبِ پوشیده از برف با بهرهگیری از برفسُرههای ویژه، که مسابقات مربوط به آن در چهار مادۀ اصلی مارپیچ کوچک و مارپیچ بزرگ و مارپیچ سرعت و برفسُری پرسرعت برگزار میشود متـ . شیباسکی
-
clinometer
شیبسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] وسیلۀ کوچک دستی برای اندازهگیری شیب
-
slope flow
شیبشارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] شارشهای شیبراستای ناشی از گرمایش یا سرمایش شیب
-
apparent slope
شیب ظاهری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] شیب بخشی از زمین که در عکسهای هوایی مشاهدهشده با برجستهنما همراه با اعوجاج یا اغراق ارتفاعی (vertical exaggeration) به نظر میرسد
-
continental slope
شیب قاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بخشی از حاشیۀ قاره، بین خیز قاره و فلات قاره، با شیبی بسیار کم
-
dip log, dipmeter log
شیبنگاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] چاهنگارهای که سمت و بزرگی شیب سازندها (formation dip) براساس آن تعیین میشود
-
ده شیب
لغتنامه دهخدا
ده شیب . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نوبندگان بخش مرکزی شهرستان فسا. واقع در 21هزارگزی جنوب خاوری فسا. سکنه ٔ آن 205 تن . آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
ده شیب
لغتنامه دهخدا
ده شیب . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. واقع در 18هزارگزی جنوب خاوری نیشابور. دارای 374 تن سکنه می باشد. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
ده شیب
لغتنامه دهخدا
ده شیب . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فرمشکان بخش سروستان شیراز. واقع در 129هزارگزی جنوب باختری سروستان . سکنه ٔ آن 535 تن . آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
ده شیب
لغتنامه دهخدا
ده شیب . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. واقع در 5هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. دارای 220 تن سکنه می باشد. آب آن از قنات تأمین می شود. مزرعه ٔ بیوک سدید جزء این ده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
شیب آب
لغتنامه دهخدا
شیب آب . (اِخ ) از بلوکات ولایت سیستان ایران . عده ٔ قراء آن 50. (یادداشت مؤلف ).
-
شیب تنک
لغتنامه دهخدا
شیب تنک . [ ] (اِخ ) قریه ای است دوفرسنگی میان جنوب و مشرق اشفایقان در فارس . (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
شیب کوه
لغتنامه دهخدا
شیب کوه . (اِخ ) از بلوکات ناحیه ٔ عباسی . طول 105 وعرض 42 کیلومتر. در جنوب شرقی لار واقع شده و مرکز آن بندر چارک است و 36 قریه دارد. (یادداشت مؤلف ).
-
شیب کوه
لغتنامه دهخدا
شیب کوه . (اِخ ) نام ناحیه ای است در جانب جنوبی شهر لار، و طرف جنوبی این ناحیه را دریای فارس فراگرفته است . درازای آن ازکهفرخان مغو تا مقام نخیلو 25 فرسخ و پهنا از ابوالعسکر تا چیرو هفت فرسخ است . (از فارسنامه ٔ ناصری ).
-
شیب کوه
لغتنامه دهخدا
شیب کوه . (اِخ ) نام ناحیه ای است در رامجرد فارس و در جنوب آن شهر واقع گشته است . (از فارسنامه ٔ ناصری ).