کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیباسکی ترکیبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
superelevation
قوس شیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] اختلاف ارتفاع عرضی دو لبۀ راه در سرِ پیچها برای حذف نیروی گریزازمرکز
-
آب شیب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ābšib ۱. راه آب که از بالا به نشیب آورده باشند؛ راهگذر آب که شیب بسیار داشته باشد.۲. آبی که با سرعت زیاد حرکت کند.
-
pycnocline
چگالیشیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] لایهای از آب اقیانوسها که در آن چگالی نسبت به عمق بهتندی افزایش مییابد
-
slope angle
زاویۀ شیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] برای یک خط مفروض در صفحه، زاویۀ بین محور X مثبت و آن خط در جهت پادساعتگَرد
-
grade drag, grade resistance
پَسار شیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نیروی مقاوم در برابر حرکت قطار در سربالایی به دلیل نیروی گرانشی قطار
-
halocline
شوریشیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] لایهای از آب اقیانوسها که در آن شوری، شیو عمودی دارد
-
dip 2
شیب 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] زاویۀ تندی که سطح سنگ با صفحۀ افقی فرضی میسازد
-
slope
شیب 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
شیباسکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← شیبسُری
-
moving ramp
شیببَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] پیادهروِ متحرک شیبدار
-
tip line
شیبخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] سطح تماس دو نهشتۀ متوالی در یک چال یا گودال که شکل و زاویه و تعداد آنها نوع فعالیتهای صورتگرفته در زمانهای متفاوت را تااندازهای روشن میسازد
-
ramp 2
شیبراهه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مشترک حملونقل] سراشیبی ورودی عمومی، برای جانبازان و افرادی که نمیتوانند از پلکان استفاده کنند
-
grader
شیبساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] یکی از دستگاههای راهسازی که با تیغۀ بین چرخهای عقب و جلو مصالح را پخش و راه را تسطیح و شیببندی میکند
-
alpine ski
شیبسُره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نوعی برفسُره با پاشنۀ ثابت که برای پایین آمدن از تپهها در شیبسُری/ شیباسکی به کار میرود
-
alpine skiing
شیبسُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] یکی از رشتههای ورزش برفسُری ویژۀ پایین آمدن از تپههای پُرشیبِ پوشیده از برف با بهرهگیری از برفسُرههای ویژه، که مسابقات مربوط به آن در چهار مادۀ اصلی مارپیچ کوچک و مارپیچ بزرگ و مارپیچ سرعت و برفسُری پرسرعت برگزار میشود متـ . شیباسکی