کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیبانیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شیبانیان
لغتنامه دهخدا
شیبانیان . [ ش َ ] (اِخ ) خاندان ابودلف که ممدوح قطران بوده است و اسدی طوسی خاندان ابودلف را تازیک و از قبیله ٔ شیبانیان میخواند و او که گرشاسبنامه را در سال 458 هَ . ق . سروده پیداست که ابودلف زندگانی دراز کرده و تا آن هنگام زنده و فرمانروا بوده و ا...
-
شیبانیان
لغتنامه دهخدا
شیبانیان . [ ش َ ] (اِخ ) قسمت عمده از قبایل شیبانی که در ناحیه ٔ «تیومن » سکونت داشتند تحت سرکردگی محمد شیبانی بماوراءالنهر کوچ کردند و امرای تیموری را از بین بردند و دولت ازبکان را تأسیس نمودند. این دولت که خانات بخارا و خیوه شاخه هایی از آن بودند...
-
شیبانیان
لغتنامه دهخدا
شیبانیان . [ ش َ ] (اِخ ) منسوب به شیبان . رجوع به شیبان و شیبانی شود.
-
شیبانیان
لغتنامه دهخدا
شیبانیان . [ ش َ ] (اِخ ) نسل ششم شیبان بن جوجی موسوم به منگوتیمور یا ازبک ، خان کل سیراُردو معاصر بود. قبایل خاندان شیبان از آن تاریخ به بعد به ازبکان مشهور شدند و این اسم بر روی ایشان ماند. بعد از انقراض خاندان «باتو» چند تن از خاندان شیبان بمقام خ...
-
جستوجو در متن
-
شیبانیة
لغتنامه دهخدا
شیبانیة. [ ش َ نی ی َ ] (ص نسبی ) منسوب به شیبان . شیبانیان . رجوع به شیبان و شیبانیان شود.
-
شیبقان
لغتنامه دهخدا
شیبقان . [ ش َ ب َ ] (اِخ ) (شیبان ) ابن توشی بن چنگیزخان ، جد ملوک شیبانیه ٔ ماوراءالنهر. (تاریخ جهانگشای جوینی ج 1). رجوع به شیبان بن جوجی و شیبانیان شود.
-
یارمحمد شیبانی
لغتنامه دهخدا
یارمحمد شیبانی . [ م ُ ح َم ْ م َ ش َ ] (اِخ ) یکی از امرای شیبانی شعبه ٔ بخاراکه در حدود سال 957 هَ . ق . مطابق 1549 م . در بخاراحکومت میکرد. ازبکان تحت ریاست محمد شیبانی که آخرین لشکرکش معتبر از خاندان چنگیزی است سلسله ٔ شیبانی را تشکیل دادند و هنگ...
-
شیبانی
لغتنامه دهخدا
شیبانی . [ ش َ ] (اِخ ) ابونصر فتح اﷲخان بن محمدکاظم خان بن محمدحسین خان شیبانی کاشانی . از شعرای مشهور فصیح بلیغ قرن سیزدهم هجری (متوفی 1308 هَ . ق .). ترجمه ٔ احوال اودر مجمع الفصحاء ج 2 صص 224 - 245 و طرایق الحقایق ج 3 ص 196 و نیز در رساله ای که ب...
-
ارمنستان
لغتنامه دهخدا
ارمنستان . [ اَ م َ ن ِ ] (اِخ ) ارمن . ارمنیه . ارمینیه . (دمشقی ). ناحیه ای در آسیای غربی که از جانب شمال به گرجستان و از مشرق به بحر خزر و از جنوب به درّه ٔ علیای دجله و از مغرب به درّه ٔ فرات غربی یا قره سو محدود است . این ناحیت اکنون در تصرف سه ...
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) صفوی (اول ) (جلوس 907 هَ . ق . - وفات 930). شاه اسماعیل بن شیخ حیدربن شیخ جنیدبن شیخ ابراهیم بن خواجه علی بن شیخ صدرالدین موسی بن شیخ صفی الدین . معروف به شاه اسماعیل اول . مؤسس و نخستین پادشاه دولت صفویه . شیخ صفی الدین جد ا...