کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شیانی
/šiyāni/
معنی
نوعی مسکوک زر و سیم که در خراسان رایج بوده: ◻︎ بهاندازۀ لشکر او نبودی / گر از خاک و از گل زدندی شیانی (فرخی: ۳۹۳).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شیانی
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) نوعی مسکوک زر و سیم که در قدیم در خراسان رایج بود.
-
شیانی
لغتنامه دهخدا
شیانی . (اِ) شانی . (انجمن آرا). درمی ده هفت . (از اسدی ). نوعی مسکوک زر و سیم که در قدیم درخراسان رواج داشته ، و آن دینار و درم ده هفت بوده . (از برهان ) (از ناظم الاطباء). زری ده هفت که در خراسان سکه میزده اند به وزن یک درهم . و شانی را نیز بهمین م...
-
شیانی
لغتنامه دهخدا
شیانی . (ص نسبی ) منسوب به شیان ، ایلی از کلهر، که خود نیز بچندین قبیله قسمت می شود: قبادی ، باقرآبادی ، چقائی ، چگنه و قوجی که در شیان و قرامان منزل دارند. (جغرافیای غرب ایران ص 158). رجوع به ایل کلهر شود. || منسوب است به شیان که قریه ای است در چهار...
-
شیانی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شانی› [قدیمی] šiyāni نوعی مسکوک زر و سیم که در خراسان رایج بوده: ◻︎ بهاندازۀ لشکر او نبودی / گر از خاک و از گل زدندی شیانی (فرخی: ۳۹۳).
-
جستوجو در متن
-
شانی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] šāni = شیانی
-
دواری
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (اِ.) مسکوک طلای رایج در قدیم که هر یک از آن معادل پنج «شیانی » بود (شیانی زری بود از طلای ده هفت به وزن یک درهم ).
-
شانی
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) = شیانی : درم ده هفت که در قدیم رایج بود.
-
شبانی
لغتنامه دهخدا
شبانی . [ ش َ ] (اِ)یک قسم پولی که وزن آن هفت درم است . (ناظم الاطباء).نام گونه ای درمی بوده است در سلابور هند. (حدود العالم ). و ظاهراً مصحف شیانی است . رجوع به شیانی شود.
-
وشانی
فرهنگ فارسی معین
(وَ) (اِ.) وشانه ، شِیانی ؛ یک نوع زر رایج در قدیم که هفت دهم آن خالص بود.
-
دواری
لغتنامه دهخدا
دواری . [ دَ ] (اِ) زری بوده است رایج از طلا که هر یک از آن به پنج شیانی خرج می شده و شیانی زری بوده از طلای ده هفت به وزن یک درهم . (برهان ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) در بیت ذیل معنی کلمه روشن نیست : زآنگونه که از جوشن خرپشته خدنگش بیرون نشود ...
-
غزنیزی
لغتنامه دهخدا
غزنیزی . [ غ َ ] (اِخ ) سمعانی گوید: او مظفربن احمدبن محمدبن حسین شیانی ، مکنی به ابوعاصم است . من وی رادر خوارزم دیدم و از او چیز اندکی نوشتم . ولادت او در شوال سال 499 هَ . ق . بود. (انساب ورق 408 الف ).
-
شیان
لغتنامه دهخدا
شیان . (اِخ ) دهی از دهستان ژاوه رود بخش حومه ٔ شهرستان سنندج است و مسکن قبیله ٔ کلهر و شیانی . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5) (از جغرافیای غرب ایران ص 157).
-
شیان
لغتنامه دهخدا
شیان . [ شیا / ش َ ] (اِ) جزا و پاداش ومکافات نیکی و بدی هر دو باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا) (آنندراج ). جزا و مکافات . (فرهنگ اسدی ) (اوبهی ) (از جهانگیری ) (صحاح الفرس ) : بر او تازه شد کینه ٔ سالیان بکردند از هرچه کرد او شیان . ابوشکور...
-
وشانی
لغتنامه دهخدا
وشانی . [ وَ ] (اِ) زر ده هفت ، و آن زری بوده رائج که در قدیم در ملک خراسان سکه میکرده اند. (برهان ). زری بوده در قدیم رائج وآن را ده هفت میگفتند و آن خالص نبوده مانند ده دهی ، و ده دینار آن هفت دینار بوده و سه دینار غل و غش داخل آن میکردند. شیانی . ...