کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیافات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شیافات
لغتنامه دهخدا
شیافات . (ع اِ) جج ِ شافة. (ا زیادداشت مؤلف ). || ج ِشیاف . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شافة و شیاف شود.
-
جستوجو در متن
-
صمغالسماق
لغتنامه دهخدا
صمغالسماق . [ ص َ غُس ْ س ُم ْ ما ] (ع اِ مرکب ) چون در دندان گیرند درد ساکن گرداند و جراحتها را نافع بود و اگر در شیافات کنند روشنائی چشم زیاد کند.
-
طرحماطیقون
لغتنامه دهخدا
طرحماطیقون . [ طَ ح َ ] (معرب ، اِ) نوعی از سرمه است . (اختیارات بدیعی ). اسم کحلی است . (تحفه ٔحکیم مومن ). به یونانی بمعنی شیاف ُالعین است و شیافات عین در مرکبات مذکور شد و بمعنی کحل نیز آمده است . (فهرست مخزن الادویه ). و رجوع به طرخماطیقون شود.
-
شافه
لغتنامه دهخدا
شافه . [ ف َ / ف ِ ] (اِ) بمعنی شاف و شیاف باشد. (فرهنگ نظام ) (آنندراج ). رجوع به شاف شود. دوایی که به مقعد برگیرند. آنچه برگیرند به دبر. هر دوا که بخود برگیرند. شاف و داروی جامد مخروطی شکلی که در مقعد و یا فرج داخل کنند. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (...
-
زبان بره
لغتنامه دهخدا
زبان بره . [ زَ ب َرْ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) گیاهی است که برگ آن بزبان بره شبیه است و به عربی لسان الحمل گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). گیاهی است که اطلاق شکم بازدارد و آنرا چرغول و چرغون و خرگوشک و خرغون نیز گویند. (شرفنامه ٔ منیری ). گیاهی است که آنر...
-
حجرالمسن
لغتنامه دهخدا
حجرالمسن . [ ح َ ج َ رُل ْ م ِ س َن ن ] (ع اِ مرکب ) سنگ کارد. فسان .سنگ سو. سنگی است که به آن کارد و شمشیر تیز کنند وبفارسی فسان گویند و او به الوان مختلف می باشد و بهترین او سرخ و سیاه و براق است و سنبادج قسم زبون اوست . و سرخ او حار است در اول ، و...
-
شیاف
لغتنامه دهخدا
شیاف . (ع اِ) (از «ش وف ») ادویه ٔ چشم و مانند آن . (منتهی الارب ). از داروهائی که برای چشم و غیره بکار رود. (از اقرب الموارد). داروهایی برای چشم و جز آن . (یادداشت مؤلف ) (از ناظم الاطباء). ج ،شیافات ، اشیاف . (یادداشت مؤلف ) (بحر الجواهر). || ج ِ...
-
خربق ابیض
لغتنامه دهخدا
خربق ابیض . [ خ َ ب َ ق ِ اَ ی َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خربق ابیض یکی از انواع خربق است بمشخصات زیر: بیخ گیاهی است برگش شبیه برگ بارتنگ و از آن بزرگتر و گلش سرخ و ساقش بقدر چهار انگشت و مجوف و چون خشک شود، پوست او متقشر میشود و بیخش شبیه به پیاز و...
-
لسان الحمل
لغتنامه دهخدا
لسان الحمل . [ ل ِ نُل ْ ح َ م َ ] (ع اِ مرکب ) زبان بره . آذان الجدی . (بحرالجواهر). نباتی است دوائی ، ای سری قوم . (مهذب الاسماء). نباتی است قابض و مجفف . بارتنگ . بارهنگ . گیاهی است برگش مشابه به زبان بره . تخمش را به فارسی بارتنگ گویند. برای دفع ...
-
ابوعلی بن سینا
لغتنامه دهخدا
ابوعلی بن سینا. [ اَ ع َ لی ی ِ ن ِ ] (اِخ ) حسین بن عبداﷲبن حسن بن علی بن سینا ملقب به حجةالحق شرف الملک امام الحکماء. معروف به شیخ الرئیس . از حکمای فخام و علمای کبار جهان و اطبای اسلام است . مراتب علمش بیشتر از آن که محاسب وهم تواند احصا کند و مقا...