کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیء فعال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
active object
شیء فعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] شیئی که توانایی عملکرد مستقل بدون نیاز به یک محرک خارجی را دارد
-
واژههای مشابه
-
شيء
دیکشنری عربی به فارسی
چيزي , يک چيزي , تا اندازه اي , قدري , چيز , شي ء , کار , اسباب , دارايي , اشياء , جامه , لباس , موجود
-
شَيْءٍ
فرهنگ واژگان قرآن
چيزي
-
object permanence
بقای شیء
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] آگاهی از تداوم حضور اشیا حتی هنگامی که مستقیماً ادراک نمیشوند
-
zero object, null object
شیءِ صفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در یک رستۀ مفروض، شیئی که در عینحال آغازی و پایانی است
-
passive object
شیء منفعل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] شیئی که فقط به محرک خارجی واکنش نشان میدهد و بهتنهایی نمیتواند عملکردی را آغاز کند
-
votive object
شیء نذری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] شیئی که به قصد رستگاری به یک خدا تقدیم میکردند
-
شیء رقمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] ← برنمود رقمی
-
اي شيء
دیکشنری عربی به فارسی
هرچيز , هرکار , همه کار(در جمله ء مثبت) چيزي , هيچ چيز , هيچ کار , بهراندازه , بهرمقدار
-
شيء ثمين
دیکشنری عربی به فارسی
باارزش , پربها , گرانبها , قيمتي , نفيس
-
شيء شاذ
دیکشنری عربی به فارسی
خلا ف قاعده , غير متعارف , بي ترتيب
-
کل شيء
دیکشنری عربی به فارسی
همه چيز
-
لا شيء
دیکشنری عربی به فارسی
هيچ , نيستي , صفر , بي ارزش , ابدا
-
object constancy
ثابتبینی شیء
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] درک کردن ثبوت شیء علیرغم تغییر در شرایط مشاهده