کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شگون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شگون
/šogun/
معنی
۱. فال نیک؛ تفٲل خیر.
۲. میمنت و خجستگی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اغر، تبرک، خوشیمنی، سعد، فالنیک، نیکفالی، یمن ≠ نحس
فعل
بن گذشته: شگون داشت
بن حال: شگون دار
دیکشنری
augur, augury, fortune, omen, portent, presage, prognostic
-
جستوجوی دقیق
-
شگون
واژگان مترادف و متضاد
اغر، تبرک، خوشیمنی، سعد، فالنیک، نیکفالی، یمن ≠ نحس
-
شگون
فرهنگ فارسی معین
(شُ) (اِ.) (عا.) فال نیک ، خوش یُمن .
-
شگون
لغتنامه دهخدا
شگون . [ ش ُ] (اِ) فال نیک . تفأل خیر. فال میمون و مبارک . (ناظم الاطباء) (از برهان ). طیره . آغال . اغور. (یادداشت مؤلف ). تفأل گرفتن به آواز و پرواز و جز آن و به صورت شگن هم آمده و این مشترک است در هندی و با لفظ نهادن و گرفتن و کردن مستعمل . (آن...
-
شگون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شگن› [عامیانه] šogun ۱. فال نیک؛ تفٲل خیر.۲. میمنت و خجستگی.
-
شگون
دیکشنری فارسی به عربی
متنبي , نذير
-
واژههای مشابه
-
خوش شگون
لغتنامه دهخدا
خوش شگون . [ خوَش ْ / خُش ْ ش ُ ] (ص مرکب ) مبارک . میمون .
-
شگون داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
تنبا
-
خوش شگون کردن
لغتنامه دهخدا
خوش شگون کردن . [ خوَش ْ / خُش ْ ش ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تفأل به خیر زدن . فال نیک زدن .
-
یُمن و شگون
فرهنگ گنجواژه
مبارکی، یمن و شگون داشتن.
-
جستوجو در متن
-
شگن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] šogon = شگون
-
شوگون
لغتنامه دهخدا
شوگون . (اِ) شگون و فال نیک و مبارک . (ناظم الاطباء). شگون . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به شگون شود.
-
فالنیک
واژگان مترادف و متضاد
شگون، مروا
-
آمد و نیومد
لهجه و گویش تهرانی
شگون داشتن و عدم آن