کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شگفتآور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شگفتآور
مترادف و متضاد
تعجبآور، تعجبانگیز، حیرتآور، حیرتانگیز، شگفتانگیز، عجیب، غریب
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شگفتآور
واژگان مترادف و متضاد
تعجبآور، تعجبانگیز، حیرتآور، حیرتانگیز، شگفتانگیز، عجیب، غریب
-
واژههای همآوا
-
شگفت آور
لغتنامه دهخدا
شگفت آور. [ ش ِ گ ِ وَ ] (نف مرکب ) تعجب آور. شگفت انگیز. (یادداشت مؤلف ).طِم ّ. (منتهی الارب ): ذیمری ؛ مرد زیرک تیز خاطر شگفت آور. (یادداشت مؤلف ). رجوع به مترادفات کلمه شود.
-
جستوجو در متن
-
تعجبآور
واژگان مترادف و متضاد
اعجابآمیز، حیرتانگیز، شگفتآور، شگفتانگیز، شگفتیزا
-
بهتآور
واژگان مترادف و متضاد
شگفتآور، مبهوتکتتده، بهتزا، حیرتآور، تعجبآور
-
پرشگفت
واژگان مترادف و متضاد
شگفتآور، شگفتانگیز، طرفه، عجیب، غریب ≠ عادی، معمولی
-
حیرتانگیز
واژگان مترادف و متضاد
تعجبآور، حیرتآور، شگفتآمیز، شگفتآور، شگفتانگیز، عجیب، غریب، محیر، محیرالعقول
-
حیرتآور
واژگان مترادف و متضاد
اعجابآمیز، اعجابانگیز، حیرتآفرین، حیرتانگیز، حیرتزا، حیرتناک، شگفتآور، شگفتانگیز، شگفتیزا
-
عجیب
واژگان مترادف و متضاد
بدیع، پرشگفت، شگرف، شگفت، شگفتآور، شگفتانگیز، طرفه، غریب، نادر ≠ عادی
-
اعجوبه
واژگان مترادف و متضاد
۱. شگفتآور، شگفتانگیز، ۲. طرفه، نادره ≠ عادی، معمولی
-
شگرف
واژگان مترادف و متضاد
۱. باحشمت، باعظمت، بزرگ، عظیم، محتشم ۲. خارقالعاده، شگفتآور، عالی، عجیب، فوقالعاده ۳. طرفه، کمیاب، نادر
-
شگفتانگیز
واژگان مترادف و متضاد
۱. اعجابآمیز، اعجابانگیز، پرشگفت، تعجبآور، تعجبانگیز، حیرتآور، حیرتانگیز، حیرتزا، رایق، شگفتآور، عجیب ۲. اعجوبه
-
غریب
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیگانه، غریبه، ناآشنا، ناشناخته، ناشناس ۲. بیکس، فقیر ۳. نامحرم ۴. اجنبی، خارجی ۵. بدیع، حیرتانگیز، شگفت، شگفتآور، عجیب، غیرعادی ۶. طرفه، طریف، نو ۷. دورازوطن، دورافتاده ≠ آشنا، خویش