کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شگفت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شگفت
/šegeft/
معنی
عجیب؛ حیرتانگیز.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. تحیر، تعجب، حیرت
۲. طرفه، عجب، عجیب، غریب، نادر، نادره
دیکشنری
fantastic, incredible, singular, strange, whimsical
-
جستوجوی دقیق
-
شگفت
واژگان مترادف و متضاد
۱. تحیر، تعجب، حیرت ۲. طرفه، عجب، عجیب، غریب، نادر، نادره
-
شگفت
فرهنگ فارسی معین
(ش گِ) [ په . ] 1 - (اِ.) تعجب ، حیرت . 2 - معجزه . 3 - (ص .) عجیب .
-
شگفت
لغتنامه دهخدا
شگفت . [ ش ِ گ ِ / گ ُ] (اِ) تعجب . تحیر. (ناظم الاطباء). تعجب . (برهان ). تعجب و حیرت است و با لفظ دیدن و بودن و داشتن مستعمل . (آنندراج ) : به شگفتم از آن دو کژدم تیزکه چرا لاله اش به جفت گرفت . خسروی .در آن خانه شد پهلوان از شگفت بسی پیش یزدان نیا...
-
شگفت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: škuft] ‹اشگفت› šegeft عجیب؛ حیرتانگیز.
-
شگفت
دیکشنری فارسی به عربی
اعجاب , اعجوبة , الهام , رائع , مفاجأة
-
واژههای مشابه
-
strange hadron
هادرون شگفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هادرونی که شامل یک کوارک شگفت باشد و بقیۀ کوارکهای آن از نوع بالا یا پایین باشند
-
strange quark
کوارک شگفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ذرهای بنیادی که همواره با کوارک بالا و کوارک پایین، اساس مدل کوارک اولیۀ هادرونها را تشکیل میدهد
-
rete mirabile
تورینۀ شگفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، جانورشناسی] شبکۀ پیچیدهای از مویرگهای خونی ماهیان که جریان خون در آن ممکن است خلاف جریان عمومی خون در بدن باشد
-
strange attractor
ربایندۀ شگفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ربایندهای که در آن آشوب رخ دهد
-
strange particle
ذرۀ شگفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هادرونی که عدد شگفتی آن صفر نیست
-
دره شگفت
لغتنامه دهخدا
دره شگفت . [ دَرْ رَ ش ِ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عربخانه بخش شوسف شهرستان بیرجند. واقع در 58هزارگزی شمال باختری شوسف و7هزارگزی جنوب خاوری هشتوکان ، با 450 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
شگفت آمدن
لغتنامه دهخدا
شگفت آمدن . [ ش ِ گ ِ / گ ُ م َ دَ ] (مص مرکب ) عجیب آمدن . عجیب و غریب نمودن . شگفت انگیز بنظررسیدن . تعجب آور دیدن . (یادداشت مؤلف ). عارض شدن حالت شگفتی بر کسی . تعجب عارض شدن بر کسی : سپهبد به گفتار او بنگریدشگفت آمدش کاین سخنها شنید. فردوسی .بس...
-
شگفت داشتن
لغتنامه دهخدا
شگفت داشتن . [ ش ِ گ ِ ت َ ] (مص مرکب ) تعجب و حیرت داشتن . (آنندراج ). ازهاف . (منتهی الارب ). تعجب . (دهار).غرو. (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). عجب . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). تعجب کردن . عجب داشتن : مدارید کردار زو بس شگفت که روشن دلش زنگ آهن گرف...
-
شگفت ماندن
لغتنامه دهخدا
شگفت ماندن . [ ش ِ گ ِ / گ ُ دَ ] (مص مرکب )تعجب کردن . حیران ماندن . در شگفت ماندن . متعجب شدن .سخت دچار شگفتی گشتن . (یادداشت مؤلف ) : بگفت این و خود ساز دیگر گرفت نگه کن کنون تا بمانی شگفت . فردوسی .یکی را ز بن دور کرده دو کفت از آن خستگان ماند ن...