کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شگرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شگرد
/šegerd/
معنی
روش؛ طریقه؛ فن و طرز عمل.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
تدبیر، حقه، فن، فند، لم
برابر فارسی
فند
دیکشنری
device, gamesmanship, maneuver, manoeuvre, method, science, technique, technology, way
-
جستوجوی دقیق
-
شگرد
واژگان مترادف و متضاد
تدبیر، حقه، فن، فند، لم
-
شگرد
فرهنگ واژههای سره
فند
-
شگرد
فرهنگ فارسی معین
(ش گِ) (اِ.) روش ، راه ، طریقه ، طرز.
-
شگرد
لغتنامه دهخدا
شگرد. [ ش ِ گ َ / گ ِ ] (اِ) در خراسان به معنی دفعه و نوبت است . (از یادداشت مؤلف ). || به معنی طرح کار هم هست : شگرد کارش را کشید. (یادداشت مؤلف ). روش کار و فنی است که بیش از هر فن دیگر زیرچاق انسان باشد، چنانکه گویند: فلان پهلوان در کشتی شگردش ک...
-
شگرد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) šegerd روش؛ طریقه؛ فن و طرز عمل.
-
واژههای مشابه
-
شگرد شناسی
دیکشنری فارسی به عربی
تقنية
-
شگرد فن
دیکشنری فارسی به عربی
اسلوب
-
شگرد تبلیغاتی
دیکشنری فارسی به عربی
الأسلوب الإعلامي
-
شگرد سالا ری
دیکشنری فارسی به عربی
حکومة الخبراء
-
جستوجو در متن
-
تکتیک
فرهنگ واژههای سره
شگرد
-
تکنیک
فرهنگ واژههای سره
شگرد
-
فن
فرهنگ واژههای سره
شِگرد
-
حرفه
فرهنگ واژههای سره
پیشه، شگرد