کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شکوفه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بادام شکوفه فشان
لغتنامه دهخدا
بادام شکوفه فشان . [ م ِ ش ِ / ش ُ ف َ / ف ِ ف َ / ف ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از چشم گریان باشد. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (مجموعه ٔ مترادفات ص 299).
-
فصل شکوفه اوری
دیکشنری فارسی به عربی
تنوير
-
جستوجو در متن
-
blooms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکوفه ها، شکوفه، گل دادنی، شکوفه کردن، بکمال و زیبایی رسیدن، طلوع کردن
-
برعم
دیکشنری عربی به فارسی
جوانه , غنچه , شکوفه , تکمه , شکوفه کردن , جوانه زدن
-
نور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَنوار] [قدیمی] no[w]r ۱. شکوفه.۲. غنچه.۳. شکوفۀ سفید.
-
نارمیلا
واژهنامه آزاد
غنچه ، شکوفه ، خصوصا شکوفه گل انار
-
ازاهیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ اَزهار، جمعالجمعِ زَهر] [قدیمی] 'azāhir شکوفهها.
-
ازهار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ زَهر و زَهرَة] [قدیمی] 'azhār شکوفهها.
-
بشکوفه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بشکفه، اشکوفه، اشکفه› (زیستشناسی) [قدیمی] beškufe = شکوفه
-
blossomy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکوفه
-
blaff
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکوفه
-
bloomage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکوفه
-
glumales
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکوفه
-
فقاح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] foqqāh شکوفه.
-
شکفه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] šekofe = شکوفه