کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شکوا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شکوا
/še(a)kvā/
معنی
۱. گله کردن؛ شکایت کردن.
۲. گله و ناله؛ شکوه؛ شکایت.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
شکایت، شکوائیه، گلایه، گله
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شکوا
واژگان مترادف و متضاد
شکایت، شکوائیه، گلایه، گله
-
شکوا
لغتنامه دهخدا
شکوا. [ش َ ] (ع اِمص ) شکوی . ناله . شکوه . گله . (ناظم الاطباء). شکوی . گله . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شکوی شود.
-
شکوا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: شَکویٰ] ‹شکویٰ› še(a)kvā ۱. گله کردن؛ شکایت کردن.۲. گله و ناله؛ شکوه؛ شکایت.
-
جستوجو در متن
-
بثالشکوی
واژگان مترادف و متضاد
درددل، شکایت، شکوا، شکوائیه، گلایه
-
شکایت
واژگان مترادف و متضاد
۱. بثالشکوی، تشکی، تظلم، دادخواست، دادخواهی، شکوائیه، شکوا ۲. تعرض، چغلی، شکوه، گلایه، گله، گلهمندی
-
شک
لغتنامه دهخدا
شک . [ ش َک ک ] (ع مص ) به گمان افتادن . (ترجمان القرآن ص 62) (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (از اقرب الموارد). گمان کردن در کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). گمان کردن در کاری و تردید نمودن در آن . (ناظم الاطباء). || نیزه زدن ...
-
جرزان
لغتنامه دهخدا
جرزان . [ ج ُ ] (اِخ ) ناحیه ای است به ارمنیه ٔ کبری . (منتهی الارب ). اسم جامعی است برای ناحیه ای در ارمنیه که حکومت نشین آن تفلیس است . ابن کلبی از شرقی حکایت کند که جرزان و اران دو ناحیه است بنزدیک ارمینیه و آن ناحیه مملکت طائفه جرزیه است . و بگما...