کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شکم 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
abdomen, belly 2, venter
شکم 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] بخشی از بدن که بین قفسۀ سینه و لگن قرار دارد و دیافراگم آن را از قفسۀ سینه جدا میکند
-
جستوجو در متن
-
transversus abdominis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکم شکم
-
belly whop
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکم شکم
-
balsam fir
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکم شکم
-
abdominocystic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکم شکم
-
abdominovesical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکم شکم
-
abdominocentesis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکم شکم
-
tummy crunch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکم شکم
-
abdominalian
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکم شکم
-
abdominoposterior
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکم شکم
-
abdominogenital
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکم شکم
-
abdominothoracic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکم شکم
-
abdominous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکم دار، شکم گنده، داراي شكم بزرگ
-
کناک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kanāk درد شکم؛ پیچش شکم.