کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شکست خورده گمراه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
silky fracture/ silk fracture
شکست ریزبافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] شکستی در فلزات که در آن سطحشکست معمولاً مات و کدر است و بافتی ظریف دارد
-
refractometer
شکستسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای برای اندازهگیری ضریب شکست مایع یا جامد
-
conchoidal fracture
شکست صدفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] شکستی در یک کانی که سطح آن تحدب یا تقعر صدفی دارد
-
شکست صوت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← شکست آکوستیکی
-
shipwreck 2, wreck 2, wreckage 2
شکست کشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] غرق شدن یا شکستن یا متروک شدن کشتی
-
slant fracture
شکست مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] شکستی از نوع شکستهای تحت تنش صفحهای که در آن صفحۀ جدایش فلز نسبت به محورِ اِعمالِ تنش مایل است
-
uneven fracture, irregular fracture
شکست نامنظم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] شکستی در کانی که خشن و نامنظم است
-
hackly fracture
شکست ناهموار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] شکستی در برخی کانیها یا سنگها که در آن سطح شکستگی دندانهدار و تیز است
-
cleavage fracture
رَخشکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] شکستی که معمولاً در فلزات چندبلوری و تحت تأثیر رَخ ایجاد میشود و سطح شکستی برّاقی دارد
-
breakdown impedance, layer impedance
رهبندی شکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رهبندی نشانککوچک یک نیمههادی در ناحیۀ شکست در برابر جریان یکسوی تعریفشده
-
refractive index
ضریب شکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] نسبت سرعت فاز تابش الکترومغناطیسی در خلأ به سرعت فاز در محیط شفاف
-
شکست فاحش
دیکشنری فارسی به عربی
ترنح
-
راه شکست
دیکشنری فارسی به عربی
تزلج
-
شکست محاصره
دیکشنری فارسی به عربی
اَختراقُ الحصار
-
شکست حصر
دیکشنری فارسی به عربی
اَختراقُ الحصار