کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شکر کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گلاب شکر
لهجه و گویش تهرانی
آب نبات مانندی که داخل آن مایع شهد مانندی است.
-
نیم شکر
لهجه و گویش تهرانی
حلوای آرد برنج و هل و گلاب و شکر که تکه تکه بریده میشود
-
شکر خوردن
لهجه و گویش تهرانی
گه خوردن
-
شکر پنیر
لهجه و گویش تهرانی
حلوای آرد برنج و شکر و پنیر
-
شکر اﷲ مساعیکم
لغتنامه دهخدا
شکر اﷲ مساعیکم . [ ش َ ک َ رَل ْ لا هَُ م َ ی َ ک ُ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) خدای بپذیرد کارهای شما را. (یادداشت مؤلف ).
-
هفت طفل جان شکر
لغتنامه دهخدا
هفت طفل جان شکر. [ هََ طِ ل ِ ش ِ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) به معنی هفت شمع است که کنایه از سبعه ٔ سیاره باشد. (برهان ).
-
icing sugar
شکر یخچینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] شکر پودرشدهای که یکی از عناصر تشکیلدهندۀ یخچینه است
-
آب نی شکر
لغتنامه دهخدا
آب نی شکر. [ ب ِ ن َ / ن ِ ش َ / ش ِ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) عسل القصب . (تحفه ).
-
شیر و شکر
لغتنامه دهخدا
شیر و شکر. [ رُ ش ِ ک َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) شیر مخلوط با شکر. (فرهنگ فارسی معین ). || سخت آمیخته و اختلاطیافته . (یادداشت مؤلف ).- شیر و شکر برآمدن ؛ شیر و شکر بودن . کنایه از غایت اختلاط است . (از آنندراج ) : کجا به زهر سوءالم لب جواب گشایدشک...
-
بشیر و شکر برآمدن
لغتنامه دهخدا
بشیر و شکر برآمدن . [ ب ِ رُ ش ِ ک َ ب َ دَ ] (مص مرکب ) بشیر و شکر پرورده شدن . (آنندراج ) : کجا بزهر سوءالم لب جواب گشایدشکر لبی که بشیر و شکربرآمده باشد.ملاشانی تکلو (از آنندراج ).
-
شکر و بادام
فرهنگ گنجواژه
خوردنی شیرین.
-
شکر و پنیر
فرهنگ گنجواژه
از خوراکی های قدیم،مخلوط شکر و پنیر.
-
شُکر و ثَنا
فرهنگ گنجواژه
مدح.
-
شُکر و ذوق
فرهنگ گنجواژه
جذبه.
-
شُکر و رضا
فرهنگ گنجواژه
ایمان.