کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شکرگزاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شکرگزاری
/šokrgozāri/
معنی
سپاسگزاری؛ بهجا آوردن شکر نعمت و احسان کسی.
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
سپاسگزار
فعل
بن گذشته: شکرگزاری کرد
بن حال: شکرگزاری کن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شکرگزاری
فرهنگ واژههای سره
سپاسگزار
-
شکرگزاری
لغتنامه دهخدا
شکرگزاری . [ ش ُ گ ُ ] (حامص مرکب ) سپاس و سپاسگزاری و ادای شکر نعمت . (ناظم الاطباء) : طریق شکرگزاری ّ این حقوق این بودکه در رکاب تو نقد روان برافشانم . صائب .- شکرگزاری کردن ؛ سپاسگزاری کردن . سپاس نعمت حق یا کسی را گفتن . سپاس گفتن : چون فتحنامه ...
-
شکرگزاری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] šokrgozāri سپاسگزاری؛ بهجا آوردن شکر نعمت و احسان کسی.
-
واژههای همآوا
-
شکرگذاری
فرهنگ واژههای سره
سپاسگزاری، سپاسگذار
-
جستوجو در متن
-
slavocracy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکرگزاری
-
glorifier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکرگزاری
-
سپاسگزاری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) sepāsgozāri شکرگزاری؛ تشکر.
-
لَوْلَا تَشْکُرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
چرا سپاس نمي گوييد - چرا شكرگزاري نمي كنيد
-
حمده
فرهنگ نامها
(تلفظ: hamde) (عربی) سپاس و شکرگزاری .
-
Thanksgiving Day
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روز شکرگزاری، چهارمین پنجشنبه ماه نوامبر
-
سپاس
فرهنگ نامها
(تلفظ: sepās) قدردانی و حقشناسی از نیکیهای کسی ، شکرگزاری ، شکر ؛ حمد ، ستایش .
-
حقشناسی
واژگان مترادف و متضاد
سپاس، سپاسگزاری، شکر، شکرگزاری، قدردانی، قدرشناسی، نمکشناسی ≠ حقناشناسی، کفران
-
بحمداﻟﻠﻪ
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی] behamdellāh کلمهای که در مقام شکرگزاری گویند؛ به ستایش خدا؛ شکر خدا را؛ سپاس خدای را.