کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شکرتیغال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شکرتیغال
/šekartiqāl/
معنی
۱. مادهای سفید و شیرین که توسط حشرهای بر روی شاخ و برگ گیاهی به همین نام تولید میشود و مصرف دارویی دارد.
۲. گیاهی خاردار با گلهای آبیرنگ که این ماده را از آن میگیرند؛ گل تیغال؛ خارشکر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شکرتیغال
لغتنامه دهخدا
شکرتیغال . [ ش َ ک َ ] (اِ مرکب ) غلاف حیوانی شبیه به مگس که در بوته ٔ انزروت از لعاب خود مانند کرم ابریشم می تند و در آن می میرد و آنرا در طب مانند داروهای صدری استعمال میکنند. (ناظم الاطباء) (ازتحفه ٔ حکیم مؤمن ). پیله ای که حشره ٔ خزوکک بر روی ان...
-
شکرتیغال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) šekartiqāl ۱. مادهای سفید و شیرین که توسط حشرهای بر روی شاخ و برگ گیاهی به همین نام تولید میشود و مصرف دارویی دارد.۲. گیاهی خاردار با گلهای آبیرنگ که این ماده را از آن میگیرند؛ گل تیغال؛ خارشکر.
-
شکرتیغال
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: šekartiyâl طاری: šekarteqâr طامه ای: ---------- طرقی: šekartiyal کشه ای: šekartiyal نطنزی: šekartiyâl
-
جستوجو در متن
-
خارشکر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. سنسکریت] (زیستشناسی) xāršekar = شکرتیغال
-
تیغال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) tiqāl = شکرتیغال
-
شکرتغال
لغتنامه دهخدا
شکرتغال . [ ش َ ک َ ت ِ ] (اِ مرکب ) شکرتیغال . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به شکرتیغال شود.
-
شکرتیار
لغتنامه دهخدا
شکرتیار. [ ش َ ک َ ] (اِ مرکب ) شکرتیغال . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به شکرتیغال شود.
-
خارشکر
لغتنامه دهخدا
خارشکر. [ ش ِ] (اِ مرکب ) گیاهی است از دسته ٔ لوله گلی ها و نهنج آن کروی و پرخار است و ماده ٔ قندی ترشح می کند که آن را شکرتیغال گویند و برای تسکین سرفه مؤثر است . (گیاه شناسی گل گلاب ص 261).