کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شکاویدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شکاویدن
/šekāvidan/
معنی
۱. شکافتن.
۲. کندن و کاویدن زمین؛ نقب زدن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شکاویدن
لغتنامه دهخدا
شکاویدن . [ ش ِ دَ ] (مص ) شکافتن . || نقب زدن . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به شکافتن شود.
-
شکاویدن
فرهنگ فارسی معین
(ش دَ) (مص م .) 1 - شکافتن . 2 - نقب زدن .
-
شکاویدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [قدیمی] šekāvidan ۱. شکافتن.۲. کندن و کاویدن زمین؛ نقب زدن.
-
جستوجو در متن
-
شکاونه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] šekāvane = شکاویدن