کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شکانک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شکانک
/šekānak/
معنی
چینهدان مرغ؛ حوصله؛ جاغر؛ ژاغر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شکانک
لغتنامه دهخدا
شکانک . [ ش َ ن َ ] (اِ) حوصله و چینه دان مرغ . (ناظم الاطباء). سنگدان مرغ را گویند. (از فرهنگ جهانگیری ). چینه دان مرغ که به عربی حوصله گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ) (برهان ). و رجوع به چینه دان شود.
-
شکانک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] šekānak چینهدان مرغ؛ حوصله؛ جاغر؛ ژاغر.
-
جستوجو در متن
-
چینه دان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) činedān کیسهای که بین حلقوم و معدۀ مرغ قرار دارد و مواد غذایی داخل آن میشود؛ جاغر؛ ژاغر؛ شاغر؛ کژار؛ گژار؛ شکانک.