کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شکافی ایجاد کرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شکافی ایجاد کرد
دیکشنری فارسی به عربی
اَحدَثَ ثُغْرَة
-
واژههای مشابه
-
salt splitting
نمکشکافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] توانایی تبادلگرهای کاتیونی و آنیونی برای تبدیل کاتیونهای آب به اسید و آنیونهای آب به باز
-
calyx splitting
کاسهشکافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] عارضهای که در گیاهان باعث شکافته شدن کاسۀ گل میشود
-
زِهراهشکافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← زِهراهبُری
-
sphincterotomy
بَندارهشکافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بریدن بَنداره متـ . بَندارهبُری
-
valvotomy
دریچهشکافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] برش دریچه با عمل جراحی
-
pericardiotomy
پیراشامهشکافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] باز کردن یا بریدن کیسۀ غشایی پیرامون قلب با عمل جراحی
-
amplitude splitting
دامنهشکافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فرایندی که در آن تابش الکترومغناطیسی به دو شاخه با دامنههای متفاوت تقسیم میشود
-
iridotomy
عنبیهشکافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] برش دادن عنبیه با جراحی
-
پیوند شکافی
لغتنامه دهخدا
پیوند شکافی . [ پ َ / پ ِ وَ دِ ش ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی پیوند در درختان و گیاهان وآن دو گونه است : ساده و مرکب . رجوع به پیوند شود.
-
موی شکافی
لغتنامه دهخدا
موی شکافی .[ ش ِ ] (حامص مرکب ) موشکافی . صفت و عمل موی شکاف . || دقت بسیار. باریک بینی . (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به موشکافی و موی شکافتن و موی شکاف شود.
-
beam splitting
باریکهشکافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] تقسیم باریکۀ نور به دو یا چند باریکه با باریکهشکاف
-
کالبد شکافی
دیکشنری فارسی به عربی
تشريح الجثة
-
کالبد شکافی
واژهنامه آزاد
autopsy.