کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شپ پوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شپ پوش
معنی
(شَ) (اِمر.) = شب پوش : 1 - کلاه و طاقیه . 2 - بالاپوش . 3 - لحاف .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شپ پوش
فرهنگ فارسی معین
(شَ) (اِمر.) = شب پوش : 1 - کلاه و طاقیه . 2 - بالاپوش . 3 - لحاف .
-
واژههای مشابه
-
شپ شپ
لغتنامه دهخدا
شپ شپ . [ ش َ ش َ ] (اِ صوت مرکب ) شپشاپ . شباشاپ . آواز تیر انداختن پی درپی را گویند. (از برهان ). آواز پی هم انداختن تیر است . (فرهنگ نظام ). آواز پیاپی خوردن پیکان تیرهاست به جایی . (از ناظم الاطباء) : ز بس شپ شپ تیر و جر کمان زمین گشت لرزان تر از...
-
شپ شپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) ‹شپشاپ، شپاشاپ› [قدیمی] šapšap ۱. صدای برخورد پیکان تیر که پیاپی انداخته شود.۲. (صفت، قید) مضطرب؛ عجول: ◻︎ عاشقان را وقت شورش شپشپ و ابله مبین / کوه جودی عاجز آید پیش ایشان از ثبات (مولوی۲: ۱۴۲).
-
شِپ شِپ
لهجه و گویش تهرانی
صدای خیسی (آب)
-
شِپ و شِپ
فرهنگ گنجواژه
آوای خوردن تیر به جائی،خیس.
-
گپ شپ
لغتنامه دهخدا
گپ شپ . [ گ َ ش َ ] (اِ)سخن بیهوده و بی معنی و سخن لاطایل . (ناظم الاطباء).