کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شپش گذاشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شپش گذاشتن
دیکشنری فارسی به عربی
قملة
-
واژههای مشابه
-
خاکه شپش
لغتنامه دهخدا
خاکه شپش . [ ک َ / ک ِ ش ِ پ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شپش خُردُ. بچه های شپش . بچه های ریز شپش . رِشک . میتَه .
-
شپش کوره
لهجه و گویش تهرانی
شپش ریز
-
مث شپش لحاف کهنه
لهجه و گویش تهرانی
بسیار سمج
-
شپش لحاف کهنه
لهجه و گویش تهرانی
آدم بسیار سمج
-
هر نوع شپشه یا افت گیاهی وغیره شبیه شپش
دیکشنری فارسی به عربی
قملة
-
جستوجو در متن
-
جوجو گذاشتن
لهجه و گویش تهرانی
شپش گذاشتن
-
lousing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوسینگ، شپش گذاشتن، شپشه کردن
-
loused
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خجالت کشیدم، شپش گذاشتن، شپشه کردن
-
قملة
دیکشنری عربی به فارسی
شپش , شپشه , شته , هر نوع شپشه يا افت گياهي وغيره شبيه شپش , شپش گذاشتن , شپشه کردن
-
رشک گذاشتن
لغتنامه دهخدا
رشک گذاشتن . [ رِ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) رشک افتادن . تخم شپش به موی افتادن . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به رشک افتادن شود.
-
کرم گذاشتن
لغتنامه دهخدا
کرم گذاشتن . [ ک ِ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) تولید شدن کرم در چیزی . (یادداشت مؤلف ). کرم افتادن . کرم اوفتادن . رجوع به کرم اوفتادن شود. || سخت شوخگن بودن و مدتهای دراز شستشو نکردن . (یادداشت مؤلف ). || به اغراق شپش پیدا شدن در سر و تن . پر از شپش شدن ...
-
گذاشتن
لغتنامه دهخدا
گذاشتن . [ گ ُ ت َ ] (مص ) نهادن . (برهان ). هشتن . قرار دادن . وضع کردن . برجای نهادن : عذب ؛ گذاشتن چیزی را. مغادرة؛ ماندن و گذشتن . اغدار؛ سپس گذاشتن شتر و گوسپند را. حشر؛ به چرا گذاشتن ستور را شباروز. اسجال ؛ گذاشتن مردمان را. خذلان ؛ گذشتن یاری ...