کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شُّهَدَاءِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شُّهَدَاءِ
فرهنگ واژگان قرآن
گواهان - شاهدان
-
واژههای مشابه
-
شهداء
لغتنامه دهخدا
شهداء. [ ش ُ هََ ] (ع ص ، اِ) ج ِ شهید. (منتهی الارب )(ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (دهار). رجوع به شهید شود.- شهداء کربلا؛ شهدای کربلا. آنانکه در روز عاشورا در کربلا شهید شدند. شهداء از اولاد امام حسین (ع ): علی اکبر. شهداء از اولاد امام حسن (ع ): عبداﷲب...
-
واژههای همآوا
-
شهداء
لغتنامه دهخدا
شهداء. [ ش ُ هََ ] (ع ص ، اِ) ج ِ شهید. (منتهی الارب )(ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (دهار). رجوع به شهید شود.- شهداء کربلا؛ شهدای کربلا. آنانکه در روز عاشورا در کربلا شهید شدند. شهداء از اولاد امام حسین (ع ): علی اکبر. شهداء از اولاد امام حسن (ع ): عبداﷲب...
-
جستوجو در متن
-
شهدا
لغتنامه دهخدا
شهدا. [ ش ُ هََ ] (از ع ، ص ، اِ) شهداء. ج ِ شهید : آن روز در آن هول و فزع بر سر آن جمعپیش شهدا دست من و دامن زهرا. ناصرخسرو.رجوع به شهداء شود.
-
حشان
لغتنامه دهخدا
حشان . [ ح ُش ْ شا ] (اِخ ) نام اطمی به مدینة بر یمین طریق قبور شهداء. (معجم البلدان ).
-
عصفوری
لغتنامه دهخدا
عصفوری . [ ع ُ ] (اِخ ) حسین بن محمدبن احمد شاخوری بحرینی . محدث و فقیه قرن دوازدهم هجری . رجوع به حسین عصفوری و الاعلام زرکلی و شهداء الفضیلة شود.
-
شش پیر
لغتنامه دهخدا
شش پیر. [ ش ِ ] (اِخ ) نام یکی از رودخانه های فارس . آبش شیرین و گوارا، آب چشمه ٔ شش پیر وچشمه ٔ تنگ آب سرد، در نزدیکی قریه ٔ شهداء اردکان ممزوج به رودخانه ٔ شش پیر گردد. (از فارسنامه ٔ ناصری ).
-
حبیب
لغتنامه دهخدا
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن یزید انصاری . از بنی عمروبن مبذول است . وثیمة در کتاب ردة او را در زمره ٔ شهداء روز یمامه شمرده است . رجوع به الاصابة ج 1 ص 324 شود.
-
عبدالغنی
لغتنامه دهخدا
عبدالغنی . [ ع َ دُل ْ غ َ نی ی ] (اِخ ) عریسی . روزنامه نگار و از شهداء عرب است .مولد وی بیروت بود. وی روزنامه ٔ یومیه ٔ المفید را که از قدیمی ترین روزنامه های سوریه است منتشر کرد و به سال 1334 هَ . ق . در دیوان عالی محکوم و اعدام شد. از تألیفات او...
-
قهجاورسان
لغتنامه دهخدا
قهجاورسان . [ ق ِ وَ ] (اِخ ) دهی است بزرگ و باستانی و در آن قلعه ای است . ابوموسی اشعری با لشکری از طرف عمربن الخطاب قبل از فتح اصفهان آن را گشود و ویران ساخت و مردمش را کشت . پدر ابوموسی در آنجا کشته شد و بر قبر وی اینک بنا ومناره ای است و گروهی دی...
-
قطانة
لغتنامه دهخدا
قطانة. [ ق َ ن َ ] (اِخ ) شهری است به جزیره ٔ صقلیّه (سیسیل ) که گروهی از شهداء تابعین در حدود سی تن در مقبره ٔ شرقی آن به خاک رفته اند. و بین قطانة و قصریانه در مشرق جزیره قبر اسدبن حارث صاحب اسدیات در فقه است . وی از بزرگان نویسندگان به شمار آید. (...
-
گریز زدن
لغتنامه دهخدا
گریز زدن . [ گ ُ زَ دَ ] (مص مرکب ) گفتاری را منتهی به موضوع دیگر که مقصود بالذات بود کشانیدن . همیشه سخن را بمطلوب خود منتهی کردن . مطلبی را به مطلب دیگر پیوستن با تناسب . به تناسبی بگفتار دیگر پرداختن چنانکه روضه خوانان از حکایتی به واقعه ٔ کربلا ی...