کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شِتِر زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
چال شتر
لغتنامه دهخدا
چال شتر. [ ش ُ ت ُ ] (اِمرکب ) دوغی که از شیر اشتر سازند. (ناظم الاطباء).
-
خانقاه شتر
لغتنامه دهخدا
خانقاه شتر. [ ن َ / ن ِ هَِ ش ُ ت ُ ] (اِخ ) نام ناحیتی بوده است بر سر راه گنجه . مستوفی در نزهة القلوب آرد: از قراباغ تا دیه هر سه فرسنگ ، ازو تا غرق پنج فرسنگ ، ازو تا دیه لبندان چهار فرسنگ ، ازو تا بازار جوق سه فرسنگ ، ازو تا شهر بردع چهار فرسنگ ا...
-
خار شتر
لغتنامه دهخدا
خار شتر. [ رِ ش ُ ت ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خاری معروف است و آن جنسی باشد از خار که شتر از خوردن آن فربه شود. (برهان قاطع). نام گیاهی است خاردار که شتر از خوردن آن فربه شود. (برهان قاطع). نام گیاهی است خاردار که شتر آن رابرغبت تمام خورد آن را اش...
-
شتر مرغ
دیکشنری فارسی به عربی
نعامة
-
صدای شتر
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: nahra طاری: nahra طامه ای: --------- طرقی: nahra کشه ای: nahra نطنزی: ---------
-
شُتُر خون
لهجه و گویش تهرانی
بیابان جنوب تهران که خرابه های آن محل اطراق کاروان بود.
-
شُتُر،()ی
لهجه و گویش تهرانی
قاچ هندوانه
-
شتر گاو پلنگ
فرهنگ فارسی معین
( ~ . پَ لَ)(اِمر.) 1 - زرافه . 2 - کنایه از: ناهماهنگی و بی تناسبی .
-
بر شتر نشستن
لغتنامه دهخدا
بر شتر نشستن . [ ب َ ش ُ ت ُ ن ِ ش َ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه ازآشکارا شدن چیزی که خواهند پنهان ماند : بر اشتری نشینی و سر را فرو کنی در شهر میروی که نبینید مر مرا. مولوی .رجوع به برنشستن شود.
-
مسافرت کردن با شتر
دیکشنری فارسی به عربی
جمل
-
مث شتر پس چریده
لهجه و گویش تهرانی
عدم ترقی، وامانده، عقب گرد
-
مث شتر سر بریده
لهجه و گویش تهرانی
خونریزی زیاد
-
شِتِر و پِتِر
فرهنگ گنجواژه
شلخته.
-
شِتر و شلخته
فرهنگ گنجواژه
زن شلخته.
-
کینه شتر(ی)
لهجه و گویش تهرانی
کینه شدید