کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شُر و شُر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
شر
واژهنامه آزاد
شِر یعنی مندرس ، کهنه ، پاره
-
شر انگیختن
لغتنامه دهخدا
شر انگیختن . [ ش َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) فتنه برپا کردن . فساد برانگیختن .
-
شر فروختن
لغتنامه دهخدا
شر فروختن . [ ش َ ف ُ ت َ ] (مص مرکب ) کاری پرزحمت یا فساد را به دیگری محول کردن . || کسی را وکیل ادعای مشکل بر کسی کردن . (فرهنگ نظام ).
-
شَرّ اِریزه
لهجه و گویش بختیاری
šarr eriza تهمت مىزند، بهانه مىگیرد.
-
شَر رِختن
لهجه و گویش بختیاری
šar rextan تهمت زدن، توهین کردن.
-
شَر شدن
لهجه و گویش تهرانی
باعث گرفتاری شدن
-
واژههای همآوا
-
شِر و شِر
فرهنگ گنجواژه
صدای آب.
-
شِر و شِر
لهجه و گویش تهرانی
صدای باران