کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شوی مال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
windshield wash/wipe system, windscreen wash/wipe system
سامانۀ شیشهشوی جلو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] سامانهای که باعث پاشش آب به شیشۀ جلو و عملکرد برفپاککن میشود
-
rear wash/wipe system
سامانۀ شیشهشوی عقب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] سامانهای برقی متشکل از یک پمپ آب و مخزن و برفپاککن برای تمیز کردن شیشۀ عقب
-
polytenization
بسرشتهشَوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] فرایند همتاسازی پیاپی فامتن در مرحلۀ میانچهر که به تشکیل فامتن منجر میشود
-
مرده شوی خانه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . نِ) (اِمر.)= مرده - شورخانه : جایی که مرده شوی مرده را شست و شو و غسل دهد، غسال خانه .
-
جامه شوی خانه
لغتنامه دهخدا
جامه شوی خانه . [ م َ /م ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) رخت شوی خانه . جائی که در آن لباس شویند. مکانی که جامه های چرک در آن شسته شود.
-
سنگ شوی کردن
لغتنامه دهخدا
سنگ شوی کردن . [ س َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ریگ شوی کردن . شستن دانه ای را به آب چنانکه سنگ و ریگ آن ته نشین شود: سنگ شوی کردن خاکشی . رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
شست و شوی
لغتنامه دهخدا
شست و شوی . [ ش ُ ت ُ ] (اِمص مرکب ) شست و شو. شستشو. (یادداشت مؤلف ) : سه چیز شما را میراث گذاشتیم رفت و روی ، و شست و شوی ، و گفت و گوی . (تذکرةالاولیاء عطار ج 2 ص 335). رجوع به شست و شو، و شستشوی شود.- شست و شوی خوب کردن ؛ شست و شوی طرفه دادن . ...
-
مرده شوی خانه
لغتنامه دهخدا
مرده شوی خانه . [ م ُ دَ / دِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) غسال خانه . مغسل . جای شستن و کفن کردن اموات . مرده شوخانه . مرده شورخانه .
-
رخت شوی خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] raxtšuyxāne محلی مخصوص برای شستن لباس؛ گازرخانه؛ گازرگاه.
-
مرده شوی خانه
دیکشنری فارسی به عربی
مشرحة
-
شست و شوی
فرهنگ گنجواژه
شستشو
-
جستوجو در متن
-
منانة
لغتنامه دهخدا
منانة. [ م َن ْ نا ن َ ] (ع ص ) زن مالدار که جهت مالش نکاح کنند و وی بر شوی منت نهد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).زن مالدار که از برای مال وی را نکاح کنند و او از جهت مال و دولتی که دارد بر شوی خود منت نهد. (ناظم الاطباء) : از پنج زن ح...
-
شومال
لغتنامه دهخدا
شومال . (نف مرکب ) شوی مال . شومالنده . || (اِ مرکب ) ابزاری که بدان پارچه را جلا دهند. (فرهنگ فارسی معین ). || نفع و فایده و سودا. (ناظم الاطباء).
-
صیغه
لغتنامه دهخدا
صیغه . [ غ َ /غ ِ ] (از ع اِ) متعه . در تداول عوام ، و عرف فقها، زنی است که او را به عقد انقطاع گیرند برای مدتی کوتاه یا دراز و محدود نه دائمی و همیشگی با ذکر مهر و آنرا شرایط و احکام خاصی است . از جمله آنکه زن صیغه را طلاق نیست و چون مدت معین او بسر...
-
مرجع
لغتنامه دهخدا
مرجع. [ م ُ ج ِ ] (ع ص ) سود برنده از مال التجاره و مسافرت که پس از برگشت سودی حاصل کند. (ناظم الاطباء). || زنی که پس از مرگ شوی به نزد خانواده و کسان خویش برگردد. راجع. (از متن اللغة).