کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شوینده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شوینده
/šuyande/
معنی
ویژگی کسی که چیزی را میشوید.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
scourer, washer
-
جستوجوی دقیق
-
شوینده
لغتنامه دهخدا
شوینده . [ ی َ دَ / دِ ] (نف ) شستشوی کننده وغسل دهنده . (ناظم الاطباء). غاسل . (یادداشت مؤلف ).
-
detergent
شوینده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] مادۀ تمیزکنندۀ مصنوعی
-
شوینده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) šuyande ویژگی کسی که چیزی را میشوید.
-
واژههای مشابه
-
ampholytic detergent
شویندۀ دوخصلتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] شویندهای که در محلول اسیدی، کاتیونی و در محلول بازی، آنیونی است
-
hard detergent
شویندۀ سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مادۀ شویندهای که در طبیعت تجزیه نمیشود
-
جستوجو در متن
-
شوب
لغتنامه دهخدا
شوب . (نف مرخم ) شوینده . (ناظم الاطباء). رجوع به شوینده شود.
-
detergent builder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سازنده مواد شوینده
-
non-ionic detergent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مواد شوینده غیر یونی
-
dishwasher detergent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مواد شوینده ماشین ظرفشویی
-
detergents
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مواد شوینده، پاک کننده، زداگر
-
liquid detergent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مایع پاک کننده، مایع شوینده
-
موشوی
لغتنامه دهخدا
موشوی . (نف مرکب ) موشو. شوینده ٔ مو. موشور.
-
قالی شو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [مٲخوذ از ترکی. فارسی] qālisu کسی که پیشهاش قالیشویی است و قالیها را شستشو میدهد؛ شویندۀ قالی.