کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شوک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
شوک
واژهنامه آزاد
ضربه.
-
واژههای مشابه
-
shock tube
لولۀ شوک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تونل بادی که در پژوهشهای فوقِصوتی کاربرد دارد و در آن سیال با فشار بالا جریان مییابد و در آزمونگاه به سرعت بسیار بالایی میرسد
-
shock tunnel
تونل شوک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تونل بادی که در آن سیال با سرعت بالا جریان مییابد و شوکهایی با ماخ 6 تا 25 تولید میکند
-
shock 1
شوک 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] حالتی که به علت اُفت فشار خون سرخرگی و کم شدن حجم خون بروز کند
-
شوک 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] ← ضربه 2
-
oblique shock
شوک مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← موج ضربهای مایل
-
شوک مبارک
دیکشنری فارسی به عربی
شوک
-
denial and shock stage
مرحلۀ شوک و انکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نخستین مرحله از پنج مرحلۀ فرایند مرگ که دورۀ زودگذر و حادی است و در آن فرد با شناسایی و پذیرش اینکه به یک بیماری کشنده مبتلاست، دچار اضطراب شدیدی میشود
-
electroshock therapy
شوکدرمانی برقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] درمان اختلالات روانی با استفاده از عبور جریان برق از مغز
-
شوک نامساعد عرضه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] ← ضربۀ نامساعد عرضه
-
جستوجو در متن
-
shockwave
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شوک
-
بوته خار
دیکشنری فارسی به عربی
شوک
-
باد اور
دیکشنری فارسی به عربی
شوک
-
تاتاری
دیکشنری فارسی به عربی
شوک