کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شوریده کار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تواکظ
لغتنامه دهخدا
تواکظ. [ ت َ ک ُ ] (ع مص ) درهم و شوریده شدن کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
ایتلاخ
لغتنامه دهخدا
ایتلاخ . [ ت ِ ] (ع مص ) ائتلاخ . مشتبه و شوریده شدن کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). شوریده شدن کار. (تاج المصادر بیهقی ). || بالیدن و دراز شدن گیاه . || جنبیدن آنچه در شکم بود. || ترش گردیدن شیر: ائتخ اللبن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
درهم گردیدن
لغتنامه دهخدا
درهم گردیدن . [ دَ هََ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) درهم شدن . شوریده و مختلط گشتن : الیهجاج ؛ درهم گردیدن کار. (از منتهی الارب ).
-
ربک
لغتنامه دهخدا
ربک . [ رِ ب َک ک ] (ع ص ) رُبَک . مرد شوریده عقل در کار خود. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به ربک شود.
-
مسماس
لغتنامه دهخدا
مسماس . [ م َ ] (ع ص ) سبک رو. سبک کار. شوریده . (منتهی الارب ذیل ماده ٔ م س س ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
-
ممساس
لغتنامه دهخدا
ممساس . [ م َ ] (ع ص ) سبک رو سبک کار شوریده . (منتهی الارب ). سبک و غیروزین . (ناظم الاطباء). خفیف . (اقرب الموارد) (شرح قاموس ).
-
تشوش
لغتنامه دهخدا
تشوش . [ ت َ ش َوْ وُ ] (ع مص )شولیده شدن . (مجمل اللغة). شوریده شدن کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
التخاخ
لغتنامه دهخدا
التخاخ . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) درهم و آمیخته شدن کار. (منتهی الارب ). شوریده شدن کار. (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). || درهم پیچیدن گیاه . (منتهی الارب ). بهم درشدن گیاه . (تاج المصادر بیهقی ).
-
مثماث
لغتنامه دهخدا
مثماث .[ م َ ] (ع اِمص ) اسم است مَثمَثَة و مِثماث را. (ازاقرب الموارد) (از محیط المحیط). جنبش . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جنبش و اضطراب . || (ص ) کار در هم شوریده . (ناظم الاطباء). و رجوع به مثمثة شود.
-
متشابک
لغتنامه دهخدا
متشابک . [ م ُ ت َ ب ِ ] (ع ص ) امور مختلط و درهم . (آنندراج ). کار درهم و شوریده و مختلط. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به تشابک شود.
-
مسمسة
لغتنامه دهخدا
مسمسة. [ م َ م َ س َ ] (ع مص ) آمیخته و شوریده شدن کار. مِسماس . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد ذیل ماده ٔ م س م س ) (آنندراج ). رجوع به مِسماس شود.
-
خاطرپریش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی] xāterpariš ۱. آنچه سبب پریشانی خاطر شود؛ ملولکنندۀ فکر: ◻︎ به آخر ز وسواس خاطرپریش / پسند آمدش در نظر کار خویش (سعدی۱: ۸۳).۲. (صفت) آشفته؛ شوریده؛ پریشانخاطر.
-
ارتثاء
لغتنامه دهخدا
ارتثاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خلط کردن . || ارتثاء در رای ؛ اختلاط آن . تباهی در عقل . فساد آوردن در رأی و تدبیر. || شوریده شدن . (تاج المصادر) (زوزنی ). ارتثاء امر؛ درهم شدن کار. آشفته شدن کار. آشفته و شوریده کردن کار. || ارتثاء لبن ؛ ماست شدن شیر. (م...
-
ارتجان
لغتنامه دهخدا
ارتجان . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) اقامت گزیدن در جائی . اقامت نمودن بجائی . (منتهی الارب ). || بر هم نشستن چیزی . (منتهی الارب ). || شوریده شدن کار. (زوزنی ). آمیخته شدن و شوریده شدن کاری . (منتهی الارب ).شوریدن چیزی . (تاج المصادر بیهقی ). آشفته شدن کار. ...
-
بوک
لغتنامه دهخدا
بوک . [ ب َ ] (ع مص ) برجستن خر نر بر ماده . || گرد ساختن گلوله ٔ گلین را در هر دو کف دست . || فروختن متاع یا خریدن آن را. || کاویدن چشمه را به چوب و مانند آن تا آب برآید. || گائیدن زن را. || مشتبه و شوریده شدن کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم ال...