کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شورواشور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شورواشور
لغتنامه دهخدا
شورواشور. [ شورْ ] (اِ مرکب ) شوی واشوی . در تداول عامیانه ، شستن جامه ای و پوشیدن جامه ٔ دیگر و سپس جامه ٔ اخیر را شستن و پوشیدن جامه ٔ نخستین . (فرهنگ فارسی معین ). واگردان (جامه ).- امثال :رخت شورواشور ندارد . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به شور و واش...
-
واژههای همآوا
-
شور واشور
فرهنگ فارسی معین
(اِمص .) از دو دست لباس به نوبت یکی را شستن و یکی را پوشیدن .
-
شور واشور
فرهنگ گنجواژه
بین دو شستن، دو لباس که با هم عوض میکنند.
-
شور واشور
لهجه و گویش تهرانی
دولباس جاگزین
-
جستوجو در متن
-
شور و واشور
لغتنامه دهخدا
شور و واشور. [ رُ ] (اِ مرکب ) شورواشور. جامه ٔ یدکی . جامه ٔ واگردان دار. جامه وواگردان آن . جامه ای با جامه ٔ دیگر که یکی را بپوشندو دیگری را آنگاه که اولی شوخگن شود برکنند. دو جامه که یکی در بر دارند و دیگری را به شستن داده اند.- امثال :رخت شور و ...
-
واشور
لغتنامه دهخدا
واشور. (اِ) جامه ٔ نهاده برای تبدیل جامه ای که در بر است . (از یادداشت مؤلف ).جامه ٔ اضافی برای تبدیل . گویند: دو جامه یا لباس ها شورواشور خریدم ، یعنی تا یکی را در بر کنم و دیگری را بنهم و نگهدارم برای تبدیل . (از یادداشت مؤلف ).