کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شوربوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شوربوم
/šurbum/
معنی
زمین شوره که در آن زراعت نمیشود؛ شورهزار؛ زمین بیحاصل.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شوربوم
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) زمین شوره که در آن چیزی به عمل نیاید، شوره زار.
-
شوربوم
لغتنامه دهخدا
شوربوم . (اِ مرکب ) شوره بوم . زمین شور که در آن نبات نروید. (آنندراج ). شوره زار. زمین شوره . شوره کات .
-
شوربوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شورهبوم› [قدیمی] šurbum زمین شوره که در آن زراعت نمیشود؛ شورهزار؛ زمین بیحاصل.
-
جستوجو در متن
-
شوره زار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) šurezār زمینی که دارای شوره باشد؛ زمین پرشوره که در آن گیاه نروید؛ شورستان؛ شورسان؛ شوربوم.
-
شوره بوم
لغتنامه دهخدا
شوره بوم . [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) زمین شوره زار. زمین بی حاصل . (ناظم الاطباء). شوربوم . (فرهنگ فارسی معین ) : دریغ است با سفله گفتن علوم که ضایع شود تخم در شوره بوم . سعدی .- تخم در شوره بوم کاشتن ؛ کنایه از کار بیهوده و بی حاصل کردن : نیکویی با بدا...