کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شوخی نمودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شوخی نمودن
لغتنامه دهخدا
شوخی نمودن . [ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ] (مص مرکب ) شوخی کردن . بیشرمی و بی ادبی کردن . ظاهرکردن و نمودار ساختن آثار و علائم شوخی : از آن شوخی و نادانی نمودن خجل گشتن پشیمانی فزودن . نظامی .رجوع به شوخی شود.
-
واژههای مشابه
-
شوخى
لهجه و گویش بختیاری
šuxi شوخى.
-
شوخی کردن
لغتنامه دهخدا
شوخی کردن . [ ک َ دَ] (مص مرکب ) بی حیایی کردن . (یادداشت مؤلف ). سماجت کردن . پررویی کردن . بیشرمی کردن . || گستاخی و جسارت و دلیری و چابکی و تهور کردن : هرکه بنگریزد و شوخی کندمستحق هر بدی و هر بلاست . فرخی .مقدمی از ایشان بر برخی از قلعت بود و بس...
-
شوخی کده
لغتنامه دهخدا
شوخی کده . [ ک َ دَ / دِ ](اِ مرکب ) جای شادمانی و خوشحالی . (ناظم الاطباء).
-
بی شوخی
لغتنامه دهخدا
بی شوخی . (ص مرکب ، ق مرکب ) (از: بی + شوخی ) بی مزاح . جداً. (یادداشت مؤلف ): این سخن بیشوخی می گویم ؛ بجد می گویم . از سر هزل نمی گویم .
-
شوخی امیز
دیکشنری فارسی به عربی
مرح , مضحک , هزلي
-
شوخی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اسخر منه , انغمس , خدعة , دعابة , قبرة , مرح , نکتة
-
شوخی فریبنده
دیکشنری فارسی به عربی
خطاف
-
شوخى سیاسى
دیکشنری فارسی به عربی
دعابة سياسية
-
شوخی انگشتی
لهجه و گویش تهرانی
انگشت به کسی رساندن
-
شوخی باردی
لهجه و گویش تهرانی
شوخی بی مزه و سبک ،خوشمزگی
-
شوخی کنایه دار
دیکشنری فارسی به عربی
هزل
-
شوخی فریب امیز
دیکشنری فارسی به عربی
خدعة
-
شوخی و بذله
فرهنگ گنجواژه
شوخی.