کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شواهد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شواهد
/šavāhed/
معنی
= شاهده
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بینات، ظواهر، گواهها
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شواهد
واژگان مترادف و متضاد
بینات، ظواهر، گواهها
-
شواهد
فرهنگ فارسی معین
(شَ هِ) [ ع . ] (ص . اِ.) جِ شاهد؛ گواه ها.
-
شواهد
لغتنامه دهخدا
شواهد. [ ش َ هَِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ شاهد. (اقرب الموارد). گواهان . (کشاف اصطلاحات الفنون ). || ج ِ شاهدة. (اقرب الموارد) (المنجد). و رجوع به شاهد و شاهدة شود. || (اصطلاح صوفیه ) در اصطلاح صوفیه ، هرچه دل حاضر آن است شاهد آن است و آن حاضر مشهود اوست و ش...
-
شواهد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ شاهدَة] šavāhed = شاهده
-
واژههای مشابه
-
behavioural evidence analysis, BEA
تحلیل شواهد رفتاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] روشی استقرایی برای تشخیص چگونگی انجام جُرم یا جنایت که براساس آن ویژگیها و خصوصیات فرد مجرم بر مبنای شواهد و مدارک موجود در صحنۀ جرم مشخص میشود
-
evidence-based prevention
پیشگیری شواهدمحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] نوعی روش پیشگیری از اعتیاد مبتنی بر گردآوری اطلاعات روانشناختی و جمعیتشناختی متـ . پیشگیری تجربهمحور empirically based prevention
-
جستوجو در متن
-
in evidence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در شواهد
-
evidentiary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شواهد
-
evidentially
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شواهد
-
shew
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شواهد، نشان
-
قراین
واژگان مترادف و متضاد
شواهد، ظواهر
-
corroborating evidence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شواهد تاییدیه
-
direct evidence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شواهد مستقیم