کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شهر و ایالت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شهر و ایالت
فرهنگ گنجواژه
استان، محل.
-
واژههای مشابه
-
شَهْرٍ
فرهنگ واژگان قرآن
ماه
-
کهنه شهر
لغتنامه دهخدا
کهنه شهر. [ ک ُ ن َ / ن ِ ش َ ] (اِخ ) خره ای از سلماس (شاهپور) آذربایجان . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
کهنه شهر
لغتنامه دهخدا
کهنه شهر. [ ک ُ ن َ ش َ ] (اِ مرکب ) مقابل نوشهر.قسمت قدیمی شهر. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
نفت شهر
لغتنامه دهخدا
نفت شهر. [ ن َ ش َ ] (اِخ ) نفت شاه سابق . به نفت شاه رجوع شود.
-
اهالی شهر
فرهنگ واژههای سره
شهروندان
-
شورای شهر
فرهنگ واژههای سره
انجمن شهر
-
ویران شهر
لغتنامه دهخدا
ویران شهر. [ ش َ ] (اِخ ) نام جایی است که زعفران خوب از آنجا خیزد. (آنندراج ) : از حال خراب من خبر میگویدرنگم که چو زعفران ویران شهر است . محمدقلی سلیم .شاید دگرگون شده ٔ ایرانشهر باشد یا کلمه ٔ دیگری (؟). (یادداشت لغت نامه ).
-
یای شهر
لغتنامه دهخدا
یای شهر. [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سراجو بخش مرکزی شهرستان مراغه دارای 250 تن سکنه است . آب آن از صوفی چای است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
world city, global city
شهر جهانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] شهری که گرهگاه اصلی شبکۀ تعاملات جهانی بهویژه تعاملات اقتصادی است
-
necropolis
شهر مردگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گورستان یا محوطۀ تدفینی بزرگ غالباً در نزدیکی یک شهر باستانی
-
شهر راندن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دَ) (مص ل .) کشورداری .
-
شهر فرنگ
فرهنگ فارسی معین
(شَ ر فَ رَ) (اِمر.) دستگاه نمایش قدیمی به صورت اتاقکی قابل حمل که تماشاگر با چسباندن چشم خود به دریچة آن فیلم یا تصویری را که به وسیلة ذره بین بزرگ شده بود تماشا می کرد.
-
شهر گشادن
فرهنگ فارسی معین
(شَ. گُ دَ) (مص م .) فتح کردن ، کشور گرفتن .